باز هم امشب دستانم پر از نیاز است و درهای آسمان اجابتت باز.
 صدای ملائک گوش فلک را پر کرده است... سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ
مهربانم! ای آنکه حتی خیال را بی اجازت تو به درگاهت راه نیست . پس این ضمیر گنهکار من به کجا رود تا زمزمه کن هم نوا با کائنات: سبوح قدوس....
بپذیر مرا ، مرا که هیچ پناهی ندارم . بنواز مرا، که از رحمت تو آگاهم .
مرا نای بازگشتن نیست که راه دراز است و رویم سیاه و ...توشه ام اندک.
همینجا می مانم. امشب همینجا زیر سایه ابرهای رحمتت اتراق می گنم و گوش می سپارم به آوای زمین و آسمان . سبوح قدوس...
می مانم .... به امید لطفت....به امید کرمت...
امشب، آسمان رجب صاف و است و زلال. وصدای ملائک گوش فلک را پر کرده است

 سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ