ای سپید اینه پوش
لختی مرا نگر!ببین در حسرت نگاه تو
در اسمان دیده ام
هزار ها هزار موج میزند
هزارها در ارزوی دیدن تو سرو مهربان
خمار پر کشیدن و به روی ساقه های سرخ ان لبان تو
نشستن و
مست سر کشیدن شراب بوسه های تو
در ارزوی در پناه سایه ات نشستن و
سرود عشق خواندنت
بیا ببین که گیسوان من ز دوریت
چگونه در خروش و حیرتند.
بیا و با نسیم مهربان دستهای خویش
شکن شکن ز طره های گیسوی مرا نوازشی بکن
بیا ببین که ساقه های نازک موی وجود من
در احتیاج مانده است
بیا ببین که دستهای من
در احتیاج تکیه گاه قامتت هنوز
چگونه چنگ بر زمین سرد میزند
و برگهای خشک من
هنوز تشنه ی زلال بوسه های توست
بیا و این کویر تشنه را
ز عشق و مهر بیکران خود
بیاکن و به یک نگاه مهربان مرا برای
سالهای سال
مست این شراب ناب کن