خدا
میداند با وجود اینکه بعضی از بچهها هنوز افطار نکرده بودند و تنها از
آبی که در قمقمه داشتند خورده بودند ولی جعبه خرما به دست هر کس میرسید
میگفت سیرم، و به نفر بعدی خود میداد و آخرین نفر جعبه خرما را دست
نخورده به معاون فرمانده داد.
{قسمتی از خاطرات جانباز محمد علی قنبری}
{قسمتی از خاطرات جانباز محمد علی قنبری}
به من هم سر بزنید