رسیده روز طبیعت، ولی طبیعی نیست
که درد پهلوی مادر دگر طبیعی نیست
فراتر است ز حدّ تصورم دردش
صدای ناله ی مادر دگر طبیعی نیست...
کدام گُل، چه سرُ و سبزه و دلُ و چمنی؟
که زردی گُلِ حیدر دگر طبیعی نیست
فتاد روی سری در، دری که سنگین است
دگر برای همین دردِ سر، طبیعی نیست
حسن فتاده ز آب و غذا ولی زهرا
به جان فاطمه حالِ پسر طبیعی نیست
چه واژه های بدی آمده بمیرم من
در و سر و لگد و میخِ در....طبیعی نیست....
( شاعرشو نمیشناسم متاسفانه )