اووووووووووههههههههههه عجب اسم طولانی ای شد این پست ما!!!!
کارش هم طولانی بود. کل ترم گذشته و کل تابستون وقتمو گرفت... همینه دیگه . هر که را طاووس خواهد جور هندستان کشد. ولی کار کردن روی پایان نامه خیلی سخت تر از جور هندستان نبود.
اینم یکی از موشای ناز نازی که معتادشون میکردم و تاثیر عصاره چای کوهی یا توکلیجه رو روشون می سنجدیم:
در عملیات کربلای5 ، درشلمچه از ناحیه پا مجروح شد. با چفیه پای خود را بست و عقب عقب برگشت.
گفتند: چرا؟
گفت: شاید دوباره تیر بخورم اگر شهید شدم به دشمن پشت نکرده باشم.
غروب 21 رمضان بود. بعد از درگیری با کمین دشمن و به هلاکت رساندن چند نفر، تیری سرش را شکافت و در 17 سالگی شهید شد!
صلواتی هدیه به شهید محمد محبی از شهدای استان فارس
ممنونم از حضورت منت بر سرمان نهادید...