خانواده نقشی اساسی و مهم در تربیت اخلاقی و سلامت روحی و روانی فرزندان دارد. پدر و مادر به عنوان مربی، باید سعی کنند فرزندان را طوری تربیت کنند که هم خودشان و هم فرزندان فضایل اخلاقی در حد ملکه دارا باشند. بدون شک مهمترین دوران برای آشنا کردن فرزندان با مقوله حجاب و پوشش مناسب دوران کودکی است.
چهار
یا پنج سالگی بهترین زمان برای آشنا کردن کودک با مفهوم حجاب است، هر چند
حجاب از سن تکلیف بر دختر واجب میشود، ولی بسیار منطقی به نظر میرسد که
یک دختر 9 ساله به یکباره نتواند باحجاب شود، بلکه باید از سنین کودکی
بسته به شرایط روحی، روانی، عاطفی او، به جذابسازی حجاب در نظر دختر
پرداخت و هر ازگاهی از او خواست چادر یا روسری را همچون سایر لباسها
تجربه کند.
در این باره امیرالمومنین(علیهالسلام) میفرمایند: «کودک در
هفت سال (نخست زندگی) آزاد گذارده میشود و در هفت سال (دوم ) ادب آموخته
میشود و در هفت سال (سوم) به خدمت گرفته میشود»[1] همچنین رسول
خدا(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «فرزند، هفت سال نخست سرور ، و هفت سال
(دوم) عبد و مطیع ، و هفت سال سوم وزیر و معاون است»[2]
اما
خانوادهها بدانند که این حاکمیت به معنای آزادی کامل نیست و کودکان باید
در سنین سه تا شش سالگی با مفهوم عمیق مسئولیتپذیری البته با قواعد آسان
به همراه تشویق و حمایت کامل آشنا شوند. متاسفانه برخی از خانوادهها به
کودک آزادی بیحد و حصر، بدون کوچکترین محدودیتی میدهند و در کل نسبت به
رفتارهای نادرست و خلاف ادب او بیتفاوت میباشند.
در این سنین باید
کودک را با قوانینی که در حد خودش وضع شده آشنا ساخت. این قوانین را باید
با توضیح روشن و به زبان ساده به کودکان آموزش داد، البته این را باید
بدانیم که در هنگام آموزش، نباید کودک را تحت فشار قرار داد یا کاری را که
از توانش خارج است نباید به کودک سپرده شود.
در قالب یک مثال این
مساله روشن میشود، بهترین لحظات زندگی امام حسن(علیه السلام) و امام
حسین(علیه السلام) زمان بازی ایشان با رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) یا
پدر بزرگوارشان امیرالمومنین(علیهالسلام) در هنگام به سجده رفتن در حین
نماز و سوارشدن بر پشت ایشان بوده است. این موضوع نشان میدهد که امام
حسن(علیهالسلام) و امام حسین(علیهالسلام) در کنار بازی با نماز هم آشنا
میشدند.
به گفته کارشناس روانشناسی، حجت الاسلام عابدینی نماز را
از پنج یا شش سالگی در خلال بازی میتوان به فرزندان آموزش داد، چرا که در
این سنین حس مذهبی کودک بیدار شده و میتواند نماز را بفهمد. همچنین باید
به این نکته توجه داشت که در این مرحله، آموزش چندان جدی نبوده و مواخذهای
هم در کار نیست. و بهترین زمان برای القای آموزههای دینی به کودک در زمان
شادابی اوست.
لذا در زمان خوابآلودگی و کسالت آموزش این قوانین موجب
اضطراب و مقاومت روانی کودک میشود. همچنین برای ترغیب کودک به نماز از
امکانات جذابی چون سجاده زیبا، تسبیح، چادر، مقنعه و قبلهنما، استفاده
شود، اینها عوامل موثری برای ترغیب و تشویق کودکان به انجام آموزههای
دینی است.
برای پرداختن به مسأله حجاب کودکان نیز اولین قدم مقید
بودن بزرگترها به رعایت پوشش اسلامی و حفظ ارکان دینی است و تا زمانیکه
خانوادهها خود را موظف به رعایت آن نکنند، نمیتوانند برای آموزش فرزندان
قدم مثبتی بردارند. زیرا کودکان بیشتر از عمل بزرگترها میآموزند تا
حرفهایشان .
پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) در روایتی میفرماید:
«وای بر پدران دوران آخر الزمان از روش ناپسند آنها در مورد فرزندانشان،
از حضرت سؤال شد آیا آن پدران کافر یا مشرکاند؟ حضرت فرمودند نه پدران
مسلمانی هستند که به فرزندان خود مسائل مذهبی و دینی را یاد نمیدهند و
چنانچه فرزندان آنها بخواهند این مسائل را یاد بگیرند، جلوگیری میکنند،
من از آنان بیزارم و آنان نیز از من بدور میباشند».[3]
کسی که
تربیت فرزندان خود را از وظائف خویش به حساب نمیآورد، بدون شک عواقب این
بیتوجهی و بیتفاوتی به صورت آسیبهای ماندگار در فرزندان آنها پدیدار
میگردد. بسیاری از خانوادهها نسبت به تربیت و آموزش فرندان خود بیتوجه و
بیتفاوتند؛ ولی انتظار دارند که فرزندشان هیجگونه خطا و اشتباهی نسبت به
جامعه و حتی نسبت به خود پدر و مادر نداشته باشند. چه طور میشود درختی را
کاشت و به او آب نداد، ولی از او انتظار میوه داشت!
آموزش صحیح از
روی عطوفت و مهربانی باعث درونی شدن ارزشهای دینی همچون حجاب و عفاف
میشود، و چون واکسنی آنها را از خطرات و انحرافات نگهداری میکند؛ نماز
خواندن، تلاوت قرآن، حفظ حجاب در برابر نامحرمان، معاشرت با خانوادههای
متدین و مذهبی، جدا کردن اتاق و بستر خواب از کودکان، رعایت حد و مرز پوشش و
آرایش والدین در برابر فرزندان، شرکت در محافل مذهبی در ایام محرم و ماه
رمضان و... از جمله مواردی است که کودکان آینهوار از آن تقلید و
الگوبرداری میکنند.
ّباز نشر از :
کانون وبلاگ نویسان قم،
---------------------------------------------------------------
پینوشت
[1] سفینة البحار، محدث قمی، ج 2، ص 684.
[2] مکارم الاخلاق، الطبرسی، ص 222.
[3] جامع الاخبار، ص 124.
، نبین...اینها تو رو از حضرت عباس
خلاصه کلیپ:خواهرم، برادرم؛ پاکدامن باش...فیلمی که تحریکت میکنه، نبین...اینها تو رو از حضرت عباس دور میکنه...عباس پاکدامن بود...عباس عفیف بود که تونست به امام زمانش کمک کنه...
دریافت
حجم: 7.39 مگابایت
توضیحات: پاکدامنی
"لطفا این کلیپ رو حتما به اشتراک بگذارید"
امروز،روز عزاداری شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهاست. روزی که نگاه ها را در قاب خیس چشم ها به ماتم می کشانند.
عزای فاطمه ای که دخت فاطمه اطهر زهرای مرضیه بود. فاطمه ای که کاش شفیعمون باشه تو روز محشر.
اما من میخوام از حجاب بنویسم امروز. حجابی که یادگار همون بانوهای بهشتیه. از حجاب .
همونی که اسمشهمیشه همراه عفاف میاد.
واقعا اگه حجاب با عفاف همراه نباشه فایده ای هم داره؟
حجابی که با صورتی بزک کرده همراهه و یه وقتایی فقط برای از سر باز کردنه . اونهم با شعار حجاب زورکی!!!!
حجاب زهرائی... نه اون حجاب تقلبی که چهره رو زیباتر نشون میده و آرایش رو مد روزتر.
نه حجابی که زیر یه " کلیپس " به بزرگی عقده های ناگشوده گم شده...
نمیدونم از کیمد شد این حجاب های جورواجور وچادر های مد روز با اسمهای من دراوردی و دهان پر کن: چادر ملی ، چادر دانشجوئی ، چادر کمری.....
اونقدر که اسم واقعی چادر یادمون رفت . چادر...همون چادر سیاهی که قرار بود مارو حفظ کنه از شر شیطان نفس. همون چادر سیاهی که بنا بود مارو بپوشونه از تیرهای زهر آگین هوس...
ولی چه به روز چادرمون آوردن؟ تبدیل شد به تنگتر از مانتو!!! بدن نما و آستین دار....
بعضیا میگن بهتر از روسری و بیرون گذاشتن تن و بدنه. ولی من میگم هیچی بهتر از حجاب کامل و چادر واقعی نیست . همون چادری که اندامو کاملا می پوشونه و هیچ توجهی رو به خودش جلب نمی کنه.
همون چادری که سنگر زن مسلمانه برای حضوری فعال در جامعه و حفظ شؤناتش در تعامل با مردان همون حجابی که زاییده عفته ... عفتی که فرزند حیاء زن مسلمانه.
حجابی که در شرع مقدس الهی اومده .
نه فقط در دین اسلام که در تمام ادیان الهی مبنای پوشش زنه.
در قسمتی از تورات می خونیم: «متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد زیرا هرکه این کند مکروه یهوه خدای تو است»
حضرت عیسی روح الله (ع) نه تنها احکام شریعت یهود را در مورد حجاب تغییر نداد بلکه با قوانین شدیدتری آن را استمرار بخشید و در برخی از موارد قدم فراتر نهاد و سختگیری بیشتری برای وجوب حجاب مطرح کرد.
(رییس جمهور شهید محمد على رجایى)
«اى خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهى چادر تو می ترسد تاسرخى خون من.»
(شهید محمد حسن جعفرزاده)
«مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداکارى شما رشد پیدا کردم.»
(شهید غلامرضا عسگرى)
«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوىمعنویت و صفا مىکشاند.»
(شهید على رضائیان)
«از خواهران گرامى خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا کهحجاب خونبهاى شهیدان است.»
(شهید على روحى نجفى)
«و تو اى خواهر دینىام: چادر سیاهى که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.»
(شهید عبدالله محمودى)
«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بىاعتنایى شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.»
(شهید على اصغر پور فرح آبادى)
«به پهلوى شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت کنید.».
(شهید حمید رستمى)
«خواهرم: حجاب تو مشت محکمى بر دهان منافقین و دشمنان اسلام مى زند.»
(شهید بهرام یادگارى)
«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.»
(شهید صادق مهدى پور)
«از تمامى خواهرانم مىخواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»
(شهید سید محمد تقى میرغفوریان)
«خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.»
(شهید حمید رضا نظام)
«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست»
(شهید محمد کریم غفرانى)
«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که
دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان مىکشید.»
«حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بینى و دشمن تو را نمى
بیند.»
(سردار شهید رحیم آنجفى)
شیخ بهاء الدین عاملی در یکی از کتاب های خود می نویسد : روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمی دهد . قاضی شوهر را احضار کرد و او طلب خود را انکار نمود یا فراموش کرده بود .
قاضی از زن پرسید : آیا بر گفته ی خود شاهدی داری ؟
زن گفت : آری ، آن دو مرد شاهدند .
قاضی از گواهان پرسید : گواهی دهید زنی که مقابل شماست پانصد مثقال ار شوهرش که این مرد است طلب دارد و او نپرداخته است .
گواهان گفتند : سزاست این زن نقاب مقابل صورت خود را عقب بزند تا ما لحظه ای وی را درست بشناسیم که او همان زن است ، تا آنگاه گواهی دهیم .
چون این زن سخن را شنید بر خود لرزید و شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید ؟
برای پانصد مثقال طلا ، همسر من چهره اش را به شما نشان دهد ؟!
هرگز! من پانصد مثقال خواهم داد و رضایت نمی دهم که چهره ی همسرم در حضور دو مرد بیگانه نمایان شود .