در مسیر آسمان

خونه ی حرفای من

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

"عرفان حلقه"، جریان اتصال به نیروهای شیطانی است


در ادامه تحقیقات و بررسی ها پیرامون فرقه حلقه با انجمن نجات از حلقه آشنا شدیم. انجمنی که به آسیب دیده های عرفان حلقه کمک های فراوانی کرده و به اذعان آسیب دیده ها تنها مرکز حمایت و پشتیبانی از آسیب دیده های این فرقه خطرناک است و علی رغم محدودیت های موجود از کمک رسانی به آسیب دیده ها فروگذار  نمی کند.

در همین راستا و برای بررسی دقیق تر انواع آسیب های وارده از سوی این فرقه دروغین به سراغ مدیر انجمن نجات از حلقه، فاطمه میرزائیان رفتیم و با حضور یک آسیب دیده این عرفان به بررسی ابعاد مختلف این مسئله پرداختیم. آنچه از نظر می گذرانید مشروح این نشست است.
 

خبرنگار: آسیب هایی که عرفان حلقه به جامعه ما وارد کرده است به چند دسته قابل تقسیم است؟

آسیب های اعتقادی اولین و مهم ترین آسیب از سوی فرقه ها است

میرزائیان: عرفان حلقه فرقه ای است که در مقایسه با فرقه های دیگری که در جامعه ما وجود دارد، آسیب های گسترده تری دارد و جنبه های مختلفی را در بر می گیرداز جمله آسیب روحی و روانی،اجتماعی،اخلاقی،جسمی و اعتقادی
مهم ترین آسیبی که یک فرقه به جامعه وارد می کند آسیب اعتقادی است؛ فرقه یک بحث انحرافی منشعب شده از یک مبحث اصیل است؛ بحث آسیب های اعتقادی و بینشی اولین و مهم ترین آسیب از سوی فرقه ها است.

عرفان حلقه خود را به عنوان یک عرفان اسلامی معرفی می کند و مباحثی را مطرح می کند که در ظاهر اسلامی است؛ از آیات قرآن و روایات و تفسیرهای غلط در این عرفان استفاده می شود؛ این مسئله بسیار آسیب زا است؛ چرا که اگر فردی بدون اطلاعات عمیق دینی وارد این فرقه شود دچار اشتباه می شود و گمان می کند مباحث عرفان اسلامی به او آموزش داده می شود؛ در این عرفان باطل را لباس حق می پوشانند و فرد گمان می کند وارد معنویت حقیقی شده است و مفاهیم اصیل اسلامی را می آموزد.به عنوان مثال عرفان حلقه تقدس بالایی برای شیطان قایل است و هیچ کدام از صفات قرآنی او را ذکر نمی کند و یادر مورد آموزه های توحید دچار اشکالات فراوانی است و یا در باور به معاد مباحث انحرافی را مطرح می کند که جای بحث مفصل دارد.

آسیب های جسمی، روحی و روانی در عرفان حلقه بسیار پر رنگ است

بحث آسیب های جسمی و روحی و روانی یکی دیگر از آسیب های فرقه ها است که در عرفان حلقه بسیار پر رنگ است؛بیشتر مراجعات به کارشناسان ما در اثر برون ریزی هایی است که در اثر اتصال به حلقه های فرادرمانی و تشعشع دفاعی در کلاس هابه وجود می آید،چرا که یکی از راه های جذب در این فرقه مبحث فرادرمانی است؛ این فرقه ادعا دارد تمام بیماری ها را می تواند با روش‌های خود درمان کند البته روش بکار گرفته شده آن ها درمانی در پی ندارد و آسیب فراوانی دارد،از جمله اختلال دو قطبی،اسکیزوفرنی(توهمات دیداری و شنیداری،توهم ارتباط با خدا و دریافت الهام و داشتن رسالت برای هدایت افراد،ترس شدید از اجنه  و ....)

آسیب های اجتماعی و مشکلاتی که افراد در خانواده های خود دچار آن می شوند از جمله دیگر آسیب های این فرقه است؛ به دلیل باورها و تغییر نگرش هایی که به فرد القا می شود، اختلاف شدید خانوادگی ایجاد می شود؛ موارد  بسیاری داشتیم که بین همسران اختلاف عقاید ایجاد شد و منجر به مشکلات شدید و در نهایت طلاق شده است.و یا بحران های روانی شخص عضو شده و برون ریزی ها آرامش خانواده را گرفته و منجر به اختلاف و عدم توانایی ادامه زندگی می شود و یا از دست دادن شغل و موقعیت اجتماعی به دلایا برون ریزی ها و یا اعمال غیرقانونی به علت اشتغال به برگزاری کلاس ها و درگیر شدن با مباحث فرقه و کسب در آمد از این راه.

در عرفان حلقه فرد از نظر روحی، شخصیتی و اخلاق انسانی دچار انحطاط می شود

آسیب های اخلاقی از دیگر آسیب های عرفان حلقه است؛ فرد از نظر روحی و شخصیتی و اخلاق انسانی در این فرقه دچار انحطاط می شود؛ هیچ پیشرفتی از لحاظ اخلاقی در فرد وجود ندارد علی رغم این که بحث عرفان و معنویت است؛ باید فرد با ورود به مباحث عرفانی پیشرفت در امور معنوی و فضائل اخلاقی داشته باشد ولیکن در عرفان حلقه فرد دچار انحطاط اخلاقی می شود و رفتارهایی از فرد مشاهده می شود که در نتیجه باورهای غلط القا شده به او است.

پرخاشگری مسترها، خود شیفته بودن افراد، قبول نداشتن دیگران و دشمن پنداشتن منتقدین، دروغگویی، بدبینی به علما و حتی نفی پیامبران و ائمه،ترک اعمال عبادی به بهانه عرفان و .  .. از جمله مواردی است که در بیشتر افرادی که وارد این فرقه شدند، دیده می شود؛ نتایجی که از این عرفان مشاهده می شود نتایج خوب و مطلوبی نیست.

 

خبرنگار: آماری از آسیب دیده های ناشی از عرفان حلقه وجود دارد؟

میرزائیان: این فرقه به صورت زیر زمینی فعالیت می کند؛ آماری وجود ندارد که چند نفر درگیر این فرقه شدند؛ این فرقه به شدت تبلیغ می کند و به شکل هرمی رشد می کند؛ وقتی آماری از کسانی که به عضویت فرقه درآمده اند، وجود نداشته باشد در نتیجه آماری از آسیب دیده های این فرقه نیز وجود ندارد؛ هنوز آمار قابل تاییدی از کسانی که وارد این فرقه می شوند و آسیب می بینند یا ازاین فرقه جدا می شوند یا هم چنان درگیر باقی می مانند وجود ندارد.

آسیب دیده ها موانعی بر سر راه دارند که آسیب های خود را اعلام کنند؛ بسیاری از این افراد از آبروی خود می ترسند که عنوان کنند وارد این فرقه شدند؛ این مسئله برای افرادی است که دریابند این فرقه انحرافی است، برخی معتقدند در این فرقه انحرافی وجود ندارد و راهی برای رسیدن به خداوند و معنویت و کمال است.

کسانی که به انحرافی بودن این فرقه پی می برند، برای اعلام آسیب های خود از آبروی خود ویا به خطر افتادن موقعیت اجتماعی و شغلی خود می ترسند به گونه ای که فرد نمی خواهد از خانواده و اقوام و اطرافیان و همکاران وی کسی اطلاع پیدا کند که او وارد فرقه های انحرافی شده است.

بحث دیگر در آموزه های این عرفان است که گفته می شود کسانی که به روح القدس (شبکه شعور کیهانی) متصل می شوند اگر ناشکری کنند، مورد حمله شبکه منفی (اجنه و روح های سرگردان)واقع می شوند.

این نشان از این دارد که به فردی وارد این فرقه می شود، القاء میشود که باید تسلیم این فرقه باشدونباید برعلیه فرقه اقدامی بکند وگرنه دچار انتقام این شبکه شده و آسیب می بیند ؛ فرد می ترسد که اگر از این فرقه جدا شود و علیه این فرقه سخن گوید دچار مشکلاتی خواهد شد؛ مواردی وجود دارد که فرد حتی نام خود را ذکر نمی کند یا عنوان نمی کند خود او دچار آسیب شده است بلکه این آسیب ها را به شخص دیگری نسبت می دهند و از ما طلب کمک دارند.

بحث دیگر ایجاد ترس از سوی مسترها و تهدیدات آنهااست؛ برخی هم هستند که با شجاعت کامل اعلام کردند و علیه فرقه صحبت کردند چرا اعتقاد دارند این فرقه هیچ است و تمام قدرت ها در دست خداوند است ولیکن تمام افراد این گونه نیستند و می ترسند مسترها با آن ها برخورد کنند؛ برخی از این افراد با ما صحبت می کنند ولیکن در جمع مسترها انکار می کنند.

این سه مورد سبب می شود بسیاری که دچار آسیب شدند اعلام نکنند و از درخواست کمک می هراسند و خود با آسیب ها کنار می آیند مگر این که به طور اتفاقی و از طریق دوست یا آشنایی ما بتوانیم با این افراد ارتباط بگیریم؛ بسیاری از افرادی که مراجعه می کنند و ما آن ها را راهنمایی می کنیم نیز در حد تلفن و بدون اسم است؛ این موانع سبب شده است آماری از تعداد افرادی که از این فرقه دچار آسیب شدند، به دست نیاوریم.

برخی افراد نیز مرجع مقابله کننده با این آسیب ها را نمی شناسند و نمی دانند به کجا مراجعه کنند و بسیاری از مرکزی که آسیب دیده ها برای درمان مشکلات جسمی و روحی و روانی خود مراجعه می کنند  نمی دانند عرفان حلقه چیست حتی پزشکان نیز از این عرفان و آسیب های آن بی اطلاع هستند.

 

 

خبرنگار: بیشتر افراد و اشخاصی که به عرفان حلقه مراجعه می کنند با چه انگیزه ای‌ به دام این فرقه گرفتار می‌شوند؟

میرزائیان: مهم ترین دلیلی که تا کنون ما دیدیم بحث درمانی است؛ چرا که تبلیغ وسیعی در خصوص توانایی عرفان حلقه در درمان بیماری ها انجام میشود؛ این ادعای بزرگی است که این فرقه می گوید تمام بیماری ها را با یک روش درمانی، درمان می کند؛ این تبلیغات در متروها، مجامع عمومی، اینترنت و... صورت می گیرد.

این که فرادرمانی در حلقه هزینه ای ندارد تاثیر زیادی در جذب افراد دارد

مردم با بیماری های مختلف درگیر هستند و هزینه درمان بیماری ها بسیار سنگین است به خصوص اگر این بیماری ها خاص باشد؛ اگر فردی که از پزشک نتیجه ای نگرفته است با این فرقه مواجهه شود قطعا جذب این فرقه می شوند؛ این که فرادرمانی این فرقه هزینه ای ندارد نیز به جذب افراد کمک می کند.البته برای کلاس ها هزینه گرفته می شود ولی ادعا می شود برای درمان بیماری و انجام فرادرمانی هزینه گرفته نمی شود.درمانی که نتیجه ای در پی ندارد و برعکس فرد را دچار آسیب های جدی و اغلب غیرقابل درمان می کند.

اولین قدمی که فرد در عرفان حلقه بر می‌دارد بحث فرادرمانی و آموزش اتصال است

اولین قدمی که فرد در عرفان حلقه بر می دارد بحث فرادرمانی و آموزش اتصال است؛ در دوره های بعد فرد را با مباحث عقیدتی و مبانی نظری آشنا می کنند؛ نمی توان ادعا کرد کسانی که وارد فرقه می شوند افراد منحرفی هستند؛ چرا که بسیاری به دنبال معنویت هستند.


در جامعه ما مباحث عرفان اسلامی به صورت کاربردی در جامعه وجود ندارد؛ بسیاری از افراد جامعه علاقمند به مباحث عرفانی هستند و در مواجهه با چنین فرقه هایی جذب می شوند و گمان می کنند این فرقه عرفان اسلامی است در حالی که فریبی بیش نیست.


برخی افراد دین گریز هستند، به عبارت دیگر نمی خواهند به احکام و شرایط دینی تن دهند و به قول معروف قصد دور زدن دین را دارند؛ برای دین داری در پی راه ساده تری هستند؛ وقتی وارد فرقه می شوند و می بینند در عرفان حلقه حجاب را به گونه دیگری مطرح می کند، نماز خواندن را به شیوه راحت تر بیان می کند و... در نتیجه جذب این فرقه می شود.


کسانی دیگر که جذب این فرقه می شوند افرادی هستند که دین را به غلط قائم به اشخاص دانستند؛ اگر فرد روحانی خطائی داشته است، افراد این خطا را به حساب دین گذاشتند و اسلام را متهم کردند؛ برای مقابله با تفکر غلطی که برای آن ها ایجاد شده است وارد فرقه های همچون عرفان حلقه می شوند که به شدت با روحانیت مقابله می کند؛ در آموزه های این فرقه روحانیت مورد قبول نیست و ائمه (ع) زیر سوال برده می شوند و حتی پیامبر (ص) به طور غیر مستقیم زیر سوال برده می شود.

 

خبرنگار: فرقه حلقه ادعای فرادرمانی دارد، حال این سوال مطرح است که در حلقه فرادرمانی را از چه طرقی انجام می دهند؟


میرزائیان: طاهری از ابتدا بحث طب مکمل و سایمنتولوژی را مطرح کرد؛ باادعای روشی برای درمان همه بیماری ها این فرقه را تبلیغ کرد؛ در ابتدا در رسانه ملی او به عنوان پایه گذار طب مکمل و سایمنتولوژی معرفی شدو همایش هایی در چند دانشگاه از طاهری دعوت شد تا در خصوص طب مکمل سخنرانی کند و کلاس برگزار کند؛ ادعای طاهری در خصوص درمان تمامی بیماری‌ها سبب شد این فرقه شناخته شود.

در ابتدا گمان می شود از طریق مباحث علمی این فرد به روش هایی دست یافته است ولیکن با ورود به مباحث فرادرمانی القاء می شود که تمام بیماری های فرد به سبب موجودات غیر ارگانیک است؛ موجودات غیر ارگانیک را اجنه و روح های سرگردان معرفی می کنند؛ این ادعا ادعایی غیر علمی است، به عبارت دیگر با این ادعا تمامی علوم زیر سوال برده می شود؛ وقتی کتاب موجودات غیر ارگانیک آقای طاهری را مطالعه می کنید در می یابید مطالب وی هیچ گونه منبعی ندارد.

تقسیمات اجنه، کارهای واگذار شده بر عهده اجنه و... که در کتاب آقای طاهری مطرح شده است بر چه اساسی بیان شده است؟ تنها منبعی که می‌تواند باشد این است که اقای طاهری با اجنه ارتباط بر قرار کرده است و این مطالب القاءات شیطان و اجنه است؛ این که به فرد القا می شود تمام بیماری ها از موجودات غیر ارگانیک است، موجب توهم  و اسکیزوفرنی در فرد می شود؛ این ادعا نه تنها مبنایی ندارد بلکه آسیب در پی دارد.

بسیاری از افرادی که این مباحث به آن ها القا می شود دیگر زندگی عادی نخواهند داشت؛ وقتی فرد تنها در خانه باشد همواره گمان می کند موجودی در خانه است و مورد هجوم قرار می گیرد؛ فردی عنوان می کرد در تشییع جنازه مادربزرگ خود شرکت نکردم؛ چرا که روح های سرگردان در بهشت زهرا فراوان هستند و وارد بدن من می شوند و ایجاد بیماری می کنند.

فرقه حلقه انسان را در مقابل رذائل اخلاقی تسلیم می کند

این گونه افراد از لحاظ اخلاقی دچار مشکل می شوند؛ چرا که به فرد القا می شود وقتی همسر تو عصبانی می شود دست او نیست بلکه جن در وجود او رخنه کرده است؛ این امر تسلیمی در برابر رذایل اخلاقی است؛ نه تنها اصلاحی برای رذایل اخلاقی در نظر گرفته نمی شود بلکه فرافکنی در این خصوص صورت می گیرد؛ این مسائل آسیب زا است.

مباحث فرادرمانی که آقای طاهری مطرح می کند بر مبنای موجودات غیر ارگانیک می چرخد؛ برای درمان بیماری فرد ادعا می کند که موجودات غیر ارگانیک را از بدن فرد خارج می کنند؛ در مبحث اتصال اتفاقاتی برای افراد می افتد که همانند حملات صرع است و این حالات به فرد آسیب می‌رساند، در حالی که اذعان دارند جن در حال خروج از بدن فرد است.

 

خبرنگار: اگر این حملات ناشی از اتصالات و تشعشع های دفاعی در فرقه حلقه به معنی خروج جن از بدن است؛ پس چرا باید آسیب داشته باشد و فرد پس از آن حالش خوب نباشد؟

میرزائیان: این آسیب ها را به نام برون ریزی می شناسند و به فرد گفته می شود باید این برون ریزی ها را تحمل کند تا کالبدهای ذهنی یا اجنه از بدن فرد خارج شود؛ ادعا می‌کنند مدتی این آسیب ها را دارد در حالی که مدت زمان این برون ریزی ها و آسیب ها مشخص نیست و امکان دارد فرد تا پایان عمر خود درگیر این اسیب ها و برون ریزی ها باشد.

 

خبرنگار: یکی از کارشناسان می‌گفت مسترها ادعا می‌کنند که این آسیب ها و برون ریزی ها در خصوص خود طاهری ده سال طول کشیده است.

میرزائیان: شخص باید تا چه مدت این درد و رنج را تحمل کند؟ گاهی فرد این دوره را تحمل می کند و مدتی علایم بیماری حذف می شود ولیکن بیماری بعد از مدتی که در افراد مختلف است باز می گردد،گاهی بعد از یکماه، گاهی هشت ماه و گاهی یکسال یا بیشتر بیماری با شدت بیشتر باز گشته ولی مسترها با عنوان این که فرد ناشکری کرده است این بازگشت بیماری را توجیه می کنند و فرد را این گونه مقصر جلوه می دهند تا تقصیر از روش درمان آن ها برداشته شود.
به افرادی که در ترم اول کلاس های فرقه حلقه شرکت می کنند القا می شود که دچار افسردگی هستند؛ این القا برای فرد مشکل ایجاد می کند و فرد را سرخورده می کند؛ با این ادعا فرد را مجبور می کنند راه را ادامه دهد و باور کند که آسیب و مشکل دارد و تا بهبود کامل باید این راه را ادامه دهد؛ سیر آموزشی در این عرفان سیری است که فرد در این مسیر کاملا شست و شوی مغزی می شود.

 

خبرنگار: تشعشع دفاعی در این عرفان چه جایگاهی دارد؟

بنابر ادعای طاهری فرادرمانی با حذف علائم بیماری آغاز شده و فرد گمان می کند بیماری او درمان شده

میرزائیان: حلقه های مختلفی در این به اصطلاح! عرفان وجود دارد؛ دوره تشعشع دفاعی دوره ای است که در آن حلقه هایی در اختیار افراد می گذادرند(البته فقط ادعای تفویض حلقه است)؛ طاهری در حالی که همه افراد را آلوده می داند و افعال شخص آلوده را به ویروس موجود در ذهن او نسبت می دهد در ابتدای امر لازم می داند شخص به تزکیه ذهنی بپردازدو ویروس های غیرارگانیک را مانع راه کمال می داند که باید در این دوره ازبدن فرد خارج شود در دوره تشعشع دفاعی به افرد القا می شود که دایما مورد حمله این ویروس های غیر ارگانیک قرار میگیرد و چاره ای جز درمان از طریق عرفان حلقه وجود ندارد. این مسائل توهمات خود آنها است؛ می توان گفت این مسائل یک بازی است که افراد درگیر آن می شوند؛ این عرفان ادعا دارد بسیاری از افراد را درمان می کند ولیکن طاهری در جزوه فرادرمانی بیان کرده است که فرادرمانی با حذف علائم آغاز می شود.

به عبارت دیگر در این روش در ابتدا علائم بیماری حذف می شود و فرد گمان می کند بیماری او درمان شده است و برای بهبود کامل راه را ادامه می دهد؛ مواردی وجود داشته است که درابتدا علائم بیماری از بین رفت و بعد از مدت زمانی بیماری با شدت بسیار زیادی بازگشته است و فرد دچار آسیب جدی دیده است.

مستری در مناظره با ما بیان کرد غده سرطانی داشتم و بعد از گذراندن یک سال از دوره های عرفان حلقه علائم بیماری من حذف شده در حالی که بعد از خروج از این فرقه تومور در تمام بدن من پخش شده است و اکنون راه درمانی برای من وجود ندارد؛ این ادعا در خصوص درمان بیماری ها در واقع حذف علائم بیماری است؛ اگر در مواردی درمان وجود داشته باشد قطعا عضو دیگر بدن درگیر می شود البته بیشتر این بوده است که بیماری درمان نشده است و حتی تشدید شده است.

 

خبرنگار: این که علایم بیماری حذف می شود نشان از این دارد که فعل و انفعالاتی صورت گرفته است؛ حقیقتا چه اتفاقی افتاده است؟

میرزائیان: در این فرقه تنها به فرد اتصال آموزش داده می شود؛ اتصال استفاده از نیروهای موجودات غیرارگانیک است؛ در این اتصالات فرد کامل تسلیم می شود و خود را در اختیار این عرفان قرار می دهد؛ اقدام پزشکی در این فرقه صورت نمی گیرد که بیماری فرد درمان شود.

نمی توان ادعا کرد اتفاقی در این فرادرمانی نمی افتد و تمام این مباحث بازی است در حالی که فرد دچار آسیب ها و حالات خاصی می شود؛ به تعدادی از آسیب دیده هادستورات دینی و اذکاری که برای مقابله با آسیب جن وشیطان در روایات آمده داده شد که با انجام آن فرد درمان شد و ما به این نتیجه رسیدیم که بخشی از آسیبها در عرفان حلقه در اثر اتصال به این موجودات است ولیکن مباحث دیگری نیز مطرح است.

برخی از افراد دوقطبی می شوند، توهمات دیداری و شنیداری پیدا می کنند، انرژی هایی که در اتصالات به فرد وارد می شود بر روی مغز و میدان مغناطیسی بدن آن ها تاپیرات منفی می گذارد. تاثیرات فیزیکی در این امر مشهود است؛ تلاش کردیم پزشکان را وارد این بحث کنیم چرا که باید اتفاقات صورت گرفته در زمان اتصال و بعد از آن از سوی پزشک مورد بررسی قرار گیرد که تاکنون چنین تحقیقی از سوی پزشکان متخصص انجام نشده است و این خلایی است که وجود دارد.

متأسفانه پزشکان ما از بحث فرادرمانی بی خبر هستند

پزشکان ما از بحث فرادرمانی بی خبر هستند به جز تعداد اندکی که خود درگیر عرفان حلقه بودند؛ به طور مثال پروفسور نام آور در گذشته مباحث خود را با طاهری مطرح کردند و اکنون از مخالفین عرفان حلقه هستند؛ وی در ارمنستان رییس دانشگاه طب سنتی است؛ در سایت ما فرادرمانی را نقد و برسی کردند.

در بحث فرادرمانی باید پزشکان وارد شوند چرا که بحثی تخصصی است و باید بررسی شود که چگونه فرادرمانی علائم بیماری را حذف می کند؛ متخصصین دینی ما نیز باید در این زمینه وارد شوند.

نه پزشکان و نه متخصصین دینی ما در این حوزه موثر وارد نشدندو بجز تعداد انگشت شماری وارد عرصه نقد این فرقه نشدند؛ تا کنون نیز ما خود تحقیق کرده و با کارشناسان این مباحث ارتباط برقرار کردیم، توانستیم به نتایجی دست یابیم در حالی که این مسئله هم چنان جای کار دارد؛ پزشکان باید این مسئله از نظر پزشکی بررسی کنند چرا که طاهری ادعا می کند روشی را کشف کرده است که تاکنون کسی به آن نرسیده است و وی یک دانشمند ونابغه است که با او مقابله می شود.

وقتی فرد آسیب دیده به پزشک مراجعه می کند و عنوان می کند که در اتصال چنین آسیبی دیده است، پزشک درک نمی کند منظور چیست و پزشکان معمولا عوامل ماوراءطبیعه را قبول ندارند؛ در اتصالات اتفاقاتی می افتد ولیکن چه اتفاقاتی رخ می دهد مشخص نیست و باید بررسی شود.

وقتی ما به فرد دستورات دینی می دهیم و مشکل او حل می شود، نتیجه گرفته می شود که این افراد با موجوداتی ارتباط گرفتند که از این ارتباط آسیب دیدند و با دستورات دینی درمان شدند؛ این گونه موارد بسیار بودند که با دستوراتی که از روایات خارج کردیم افراد درگیر عرفان حلقه درمان شدند و ارتباط با این افراد با اجنه قطع شده است.

 

خبرنگار: به بیان دیگر می توان ادعا کرد، عملکرد عرفان حلقه جنگیری و جادوگری است؟

میرزائیان: یک بخش اصلی این عرفان استفاده از نیروهای اجنه است.

 

 

خبرنگار: راس هرم آقای طاهری است؛ افرادی که با عرفان حلقه در ارتباط هستند طاهری را ندیدند و اصولا با مسترها در ارتباط هستند؛ انتقال قدرت یا ارتباط از طاهری به مسترها و پس از آن به اعضای فرقه چگونه صورت می‌گیرد؟

میرزائیان: بحث ارتباط با اجنه، بحثی تخصصی است؛ برای ارتباط انسان ها با اجنه یک رابط نیاز است؛ این صحبت از مستندات روایی است؛ این نقش رابط را آقای طاهری ایفا کرده است و تمام افراد از طریق وی می توانند به شبکه شعور کیهانی متصل میشوند؛ بر اساس تحقیقات وآنچه در منابع عرفان حلقه آمده دریافتیم که شبکه شعور کیهانی همان شیطان است؛ آقای طاهری خود اذعان دارد رابط است.

اعلامیه این مطلب موجود است که آقای طاهری خود اذعان دارد مرکزیت این شبکه را دارد و ارتباط را برقرار کرده است؛ این ارتباط همانند هرم به مسترهای دیگر رسیده است.

 

خبرنگار: وقتی این مباحث شیطانی است و این ارتباط با ابلیس است چرا از نام عرفان و غالب های دینی استفاده می شود؟

میرزائیان: در این فرقه اسلام اصیل را به مردم ارائه نمی دهند بلکه عنوان را از اسلام گرفتند و معنا و مفهوم غلطی را جایگزین کردند؛ در بحث حجاب طاهری بیان می کند انسان به دو نوع انرژی نیاز دارد؛ انرژی نوع اول از طریق غذا کسب می شود و انرژی نوع دوم باید از شبکه شعور کیهانی کسب شود؛ کسی که حجاب ندارد انرژی نوع دوم را دریافت نکرده است و به بلوغ عرفانی نرسیده است.

طاهری اگرچه در کتاب ها از حجاب تمجید می کند اما در حقیقت عرفان حلقه، حجاب را تخریب می کند

برای مباحث توجیه می یابند؛ فرد بی حجاب به بلوغ عرفانی نرسیده است پس نباید با او برخورد شود؛ با این دیدگاه فرد حجاب را برای خود واجب نمی داند، چون گمان می کند به بلوغ عرفانی برسد و این سیر را طی کند خود به خود با حجاب خواهد شد؛ برای فرد با حجاب که در جامعه حضور دارد عنوان می شود که این فرد در حال خودنمایی است، به عبارت دیگر فرد با حجاب را تخریب می کند؛ رفتار فرد با حجاب را بیشتر از فرد بی حجاب می کوبد.

فرد بی حجاب در سیر کمال به حجاب می رسد و این مسئله به گونه ایی برای افراد مطرح می شود که حجاب مسئله ای واجب در نظر گرفته نمی شود.

ما در اسلام داریم که وقتی به سن تکلیف رسیدید باید نماز بخوانید ولیکن طاهری عنوان می کند وقتی نماز می خوانید و حواس شما پرت است، پس کیفیتی در نماز شما نیست؛ از سوی مسترها نیز این مسئله مطرح می شود که در قرآن عنوان نشده است نماز بخوانید بلکه گفته شده است دائما در حال نماز باشید یعنی دائم در اتصال باشید و این اتصال برای شما اقامه نماز است.

شبکه شعور کیهانی ترمز دستی عبادت شما را می کشد

ما در دین نداریم که نماز نخوان تا حضور قلب پیدا کنید، بلکه عنوان می شود اقداماتی انجام دهید که حضور قلب شما در نماز بیشتر باشد؛ شبکه شعور کیهانی ترمز دستی عبادت شما را می کشد، به عبارت دیگر گفته می شود شما نماز نخوان تا به کیفیت مطلوب دست یابید بعد به نماز بایستید؛ با این گفته قداست نماز برای فرد از بین می رودو به فرد اجازه ترک نماز داده میشود تا زمان نامعلومی که مشخص نیست چقدر طول میکشدبه بهانه رسیدن به کیفیت؛ ترمز دستی عبادات اصطلاحی در عرفان حلقه است.

زیارت ائمه (ع) در عرفان حلقه مرده پرستی محسوب می شود

در عرفان حلقه به طور علنی گفته نمی شود نماز نخوان و با توجیه خاصی فرد را از پایبندی به احکام دینی باز می دارد؛ زیارت ائمه (ع) در عرفان حلقه مرده پرستی محسوب می شود و این مسئله ایی است که وهابیت نیز مطرح می کند؛ در عرفان حلقه همانند وهابیت توسل نفی می شود؛ آموزه های عرفان حلقه مخلوطی از فرقه های مختلف در جهان است و نام عرفان اسلامی نیز بر آن نهاده شده است.

 

خبرنگار: به عبارت دیگر فرقه حلقه نقطه قوت شیعه را هدف گرفته است.

میرزائیان: تمام اعتقادات را به گونه دیگر بیان می کند.

خبرنگار: نقطه مشترک افراد که درگیر عرفان حلقه شدند، چیست؟

 

میرزائیان: افرادی که درگیر عرفان حلقه می شوند مفاهیم دینی را عمیق درک نکردند؛ شاید در ظاهر فردی با حجاب باشم ولیکن مفهوم دین و حجاب را درک نکردم؛ شبکه شور کیهانی و اتصال به آن اولین گام در عرفان حلقه است و این شبکه را روح القدس مطرح می کند؛ در دین ما اتصال با حضرت جبرائیل شروطی دارد و هر کسی نمی تواند متصل شود؛ اگر شخص بداند که شرط اتصال به حضرت جبرائیل عصمت است، در گام اول می فهمد این اتصال به روح القدس نیست و این مسیر را ادامه نمی دهد.

مستری که از خدا دستور ترک نماز گرفته!

مستری بیان می کرد که من در اتصال صدای خدا را می شنوم؛ وی ادعا می کند فردی کمونیست بوده است و وارد عرفان حلقه شده و از این طریق دین و خدا را شناخته؛ در اتصال و ارتباط با موجودات در اثر توهم صدایی شنیده بود و گمان می کرد صدای خداست که به او می گوید نماز بخوان؛ ادعا می کرد بعد از هفده روز که نماز خواندم خدا به من گفت نیاز نیست نماز بخوانی چرا که به درجه ای رسیده ایی که نیاز به نماز خواندن نداری.

او شنیدن صدا را دروغ نمی گفت ولیکن معیاری برای خود نداشت؛ به او دستورات و احکامی از قبیل نداشتن حکم ترک نماز در اسلام را بیان کردیم و حتی گفته شد که پیامبر (ص) نیز اجازه ترک نماز نداشت و حال چگونه خدا به این مستر گفته است نماز نخوان؛ این فرد به دلیل نداشتن معیار نمی توانست سخن و دلایل ما را درک کند.

زمانی که عرفان اسلامی مورد علاقه افراد باشد ولیکن کاربردی ارائه نشده است به این معنا که معیارها به افراد داده نشده است فرد دچار این انحرافات شده و به راحتی فریب این فرقه ها را می خورد؛ نا آگاهی و نداشتن معیارها در این زمینه مهم است؛ در کتاب آیت الله مصباح یزدی معیار برای مکاشفه داده شده است؛ این معیارها در مورد مکاشفه شیطانی و رحمانی است؛ این که در نماز حال معنوی به شما دست می دهد و چیزی می شنوی یا میبینی که دیگران نمی شنوند و نمی بینند با معیارهایی که داده شده است می توان دریافت این مکاشفه رحمانی یا شیطانی است.

آن چه که می بینید را باید بر قرآن و روایات منطبق کنید، اگر منطبق بود نشان از مکاشفه رحمانی دارد و اگر غیر از این بود مکاشفه شیطانی است؛ وقتی در مکاشفه گفته می شود نماز را کنار بگذار و این گفته منطبق با احکام و روایات نیست پس نشان از این دارد که مکاشفه شیطانی است.

 

خبرنگار: به نظر می رسد برخی معیارهای ارائه شده برای تشخیص وحیانی یا شیطانی بودن الهامات تا حدودی ابهام دارد؟

کسی که نماز نمی خواند چطور می تواند معلم عرفان باشد؟

میرزائیان: معیار بسیار واضح است؛ من نمی گویم همه باید عارف شوند ولیکن باید مقدمات عرفان اسلامی را دریابند؛ اولین ویژگی فرد عارف این است که واجبات را انجام دهد، پله بعدی مستحبات و مکروهات است؛ وقتی مستری ادعا می کند عارف اسلامی است ولیکن واجبات را انجام نمی دهد دلیلی بر عارف نبودن او است؛ کسی که نماز نمی خواند چطور می تواند معلم عرفان باشد؟ مشکل ما در جامعه این است که افراد پای صحبت هر فردی می نشینند؛در یکی از کلاس های حلقه حضور داشتم افراد از اقشار متفاوت بودند خانه دار،دانشجو و کارمند و ... اما متاسفانه چنان مجذوب حرف های بی پایه و اساس مستر شده بودند که اصلا نمی پرسیدند منبع ادعا ها و دلیل آموزه ها چیست؟

من هم هر سوالی می پرسیدم مستر می گفتند ترم های بعد به جواب می رسید؛ این تشویقی برای ادامه راه است؛ اگر جوابی برای این سوال ها باشد مستر می تواند همان موقع جواب را بدهد و فرد را برای ادامه راه قانع کند؛ در خصوص کسی که سوالات بسیاری می پرسد گفته می شود او قفل ذهنی دارد یا سوپر دانا است و آگاهی های قبلی دارد و آن اطلاعات اجازه دریافت اطلاعات درست و جدید را نمی دهد.با این برخورد را سوال و نقد را می بندند.

روند آموزشی عرفان حلقه پیچیده است

این صحبت در خصوص افرادی که سوالات بسیاری می پرسند مانع سوال پرسیدن باقی افراد می شود؛ برای هر مانعی راهی را طراحی کردند؛ روند آموزشی عرفان حلقه پیچیده است.

 

خبرنگار: چه شد که وارد عرفان حلقه شدید؟

آسیب‌دیده: من شخصا وارد عرفان حلقه نشدم چرا که شناخت کلی از فرقه ها داشتم و این گونه فرقه ها را به هیچ وجه قبول نداشتم؛ همسر من وارد عرفان حلقه شد؛ ما از قبل از ورود به این فرقه مشکلاتی با هم داشتیم ولیکن از سال هشتاد ونه که همسرم وارد این فرقه شد، معضلات وی چنان شدید شد که رفتار و کردار وی کاملا از حالت طبیعی خارج شد.

همسر من دچار توهمات شدید شده بود، به گونه ایی که گمان می کرد اگر من در اتاقی تنها باشم کسی در اتاق است و من با آن فرد ارتباط دارم؛ همسرم دچار خود شیفتگی بسیار شدیدی شد؛ زمانی که وارد این فرقه شد من بسیار مخالفت کردم ولیکن نتوانستم وی را از این فرقه جدا کنم.

ذهن همسرم علی رغم تحصیلات دانشگاهی به سمت عرفان های نوظهور گرایش داشت؛ من از قبل مطالبی را در خصوص آقای طاهری خوانده بودم و زمانی که همسرم قصد ورود به عرفان حلقه داشت، مخالفت کردم ولیکن اثرگذار نبود؛ مخالفت های من تا جایی پیش رفت که همسرم را به واسطه من از کلاس های جن‌گیری بیرون می کردند.

 

حلقه نسخه ایرانی عرفان هندی و... است

از رفتارهای عجیب او پس از ملحق شدن به این فرقه، بررسی کردن قرآن برای یافتن اشتباه در آن بود؛ بعد از گذشت مدتی دریافتم در حلقه مسائلی از عرفان هندی، کابالا و ... را به گونه ایی دیگر بیان می کنند و به همسرم می گفتم حلقه نسخه ایرانی عرفان هندی و... است؛ به عبارت دیگر ورژن جدیدی از عرفان ها و فرقه های مختلف با توجه به اعتقادات مذهبی کشور ما طراحی کردند.

وی علاقه شدیدی به عرفان سرخپوستی داشت و کتاب هایی که در این باره در کتابخانه داشت برایش حکم مرجع را داشت؛ زمانی که وارد این فرقه شد و با دیگر افراد ارتباط برقرار کرد دریافت زمینه رشد اجتماعی بیشتری برای او فراهم شده است و این امر سبب شد بیش از پیش شیفته این عرفان شود.

 

در حلقه از ضعف شخصیتی افراد استفاده می شود

در این عرفان از ضعف شخصیتی افراد استفاده می شود؛ یکی از دوستانم فرزندی پرخاشگر داشت؛ به کلاس های عرفان حلقه رفت تا این پرخاشگری را اصلاح کند ولیکن این خصلت او بدتر شد به گونه ایی که همسر وی از او جدا شد و پدر و مادر به شهرستان رفتند و او اکنون در تهران تنها است.

به یکی دیگر از دوستانم در عرفان حلقه گفته بودند قرص و داروهای دیابت خود را باید قطع کند تا از درمان های عرفان حلقه استفاده کند؛ این فرد داروها را قطع کرد و به فاصله سه ماه پس از حضور در کلاس های عرفان حلقه فوت کردند.

 

 

آموزه های عرفان حلقه برای کسی که اندکی مطالعه کند، بسیار ابتدایی، بچگانه و گول زننده است

خبرنگار: به این نکته تاکید کردید که از ضعف شخصیتی افراد استفاده می کنند.

آسیب‌دیده: مسترها با توجه به افراد درجه بندی می شوند؛ آموزه هایی که به افراد در دوره ها داده می شود با توجه به شخصیت افراد متفاوت است؛ آموزه ها در عرفان حلقه برای کسی که اندکی مطالعه داشته باشد، بسیار ابتدایی، بچگانه و گول زننده است.

 

خبرنگار: حالات روحی و اخلاقیات همسر شما چه تغییراتی کرد؟

آسیب‌دیده: شب ها دچار توهمات بسیار شدیدی می شد که من با محارمم در ارتباط هستم و این مسئله را ابراز می کرد؛ اطرافیان من می گفتند همسرم مواد مصرف می کند ولیکن من می دانستم این توهمات از کجا ایجاد شده است؛ توهمات همسر من بیمارگونه شده بود؛ گاهی مواقع در هنگام صحبت با او فرار می کرد و بیان می کرد نگاه من شیطانی شده است. پرخاشگر شده بود.

به جایی رسیده بود که من را در سطح خود نمی دانست؛ کتاب های فلسفی می خواند و برای خود تز می داد و مقالات فلسفی می نوشت و از سوی عرفان حلقه نیز تشویق می شد؛ همسر من بسیار اهل مطالعه بود و یکی از دلایل ازدواج من با وی مطالعات زیاد و سواد او بود؛ یکی از حافظان قرآن بود ولیکن به این وضع دچار شد.

اهل نماز و واجبات به این شکل نبود ولیکن اعتقادات خود را داشت؛ امکان نداشت با خانم هایی که حجاب خوبی نداشتند صحبت کند و جذب شود و این گونه قیود را در زندگی رعایت می کرد ولیکن کار به جایی رسیده بود عکس های غیراخلاقی مسترهای خانم تشکیلات را در فیس بوک لایک می کرد.

اگر طاهری قدرت ماورایی دارد، چطور می توانند او را دستگیر و زندانی کنند

فعالیت عرفان حلقه از زمینه سازی های گروه های ام ال پی شدت گرفت؛ من همواره به همسرم می گفتم اگر طاهری قدرت ماورایی دارد، چطور می توانند او را دستگیر و زندانی کنند؛ اگر اتصال به شعور کیهانی چنین قدرتی ایجاد می کند پس اجازه نزدیک شدن کسی به طاهری نباید داده شود ولیکن همسرم برای این سوالات جوابی نداشت؛ در بسیاری از آسیب‌دیدهی های خانوادگی که دعوت می شد شرکت نمی کرد؛ چرا که نمی خواست جلسات عرفان را از دست دهد.

اوایل بسیار اصرار داشت که من نیز در این کلاس ها شرکت کنم و حتی این شرط را گذاشته بود که اگر من عضو این گروه ها شوم حاضر است به زندگی بازگردد.

عامل بسیاری از مشکلات ما توهمات وحشتناک همسرم بود؛ پرخاشگری و بی مسئولیت های او نسبت به گذشته بیشتر شده بود؛ قید زن و بچه ی خود را زده بود و نسبت به فرزند خود بی توجه شده بود، یک بار فرزندم را به این کلاس ها برده بود که من بسیار عصبانی شدم؛ مشکلات روحی وی از کلاس‌های عرفان حلقه شروع شد؛ اوایل به مرور دچار توهم شده بود و در انتها قدرت پیشگویی پیدا کرده بود.

 

خبرنگار: پیش گویی های او به وقوع می پیوست؟

آسیب‌دیده: نخیر؛ همه توهم بود؛

 

خبرنگار: دادگاه حضانت فرزندرا به شما داد؟

آسیب‌دیده: بله، همسرم سلب صلاحیت شد چرا که توهین ها و هتاکی های او وحشتناک و غیر قابل تحمل بود؛ وقتی با فرزندم بیرون می رفتند با او در خصوص جن و روح صحبت می کرد به گونه ایی که فرزندم تنهایی در اتاق خود می ترسید
من تلاش بسیاری برای بازگشت همسرم کردم و به دنبال درمان آن بودم چرا که دلم برای او می سوخت و می دانستم زندگی او تباه می شود؛ خانم میرزائیان گفتند تا خود او نخواهد نمی شود او را درمان کرد؛

توهین ها و رذایل اخلاقی همسرم از زمانی اوج گرفت که درجه مستری خود را گرفته بود؛ هیچ گاه به من نگفت تدریس کرده است یا هنوز تجربه ایی در این زمینه نداشته است ولیکن همواره از او سوال می کردم که دلیلی برای حضور در کلاس ها وجود دارد یا بی دلیل در کلاس ها شرکت می کند. در دادگاه هایی که من شرکت داشتم غالبا عرفان حلقه را نمی شناختند.

میرزائیان: در عرفان حلقه بحثی به نام هم فازی کیهانی وجود دارد یعنی باید همسر هم فازی کیهانی داشته باشد؛ در این عرفان به فرد القا می کنند که همسر شما با شما هم فاز نیست و با هم خوشبخت نمی شوید و با این صحبت ها بین همسران اختلاف ایجاد می شود.

 

خبرنگار: می توان گفت این مسئله جزء مفاسد اخلاقی است؟

میرزائیان: بله؛ با توجیه اعتقادی فرد را با همسر او دچار اختلاف می کنند؛ به فرد القا می شود که با همسر خود خوشبخت نمی شوید یعنی نمی توانید راه کمال را طی کنید؛ این که این خانم بیان می کند همسرش توهین می کرد، در عرفان حلقه عنوان می شود اگر در خصوص کسی قضاوت کنیم به شبکه منفی متصل شدیم در حالی که در رفتارهای آن ها همواره قضاوت، توهین و... وجود دارد ولیکن خود را عارف می دانند که راه کمال را طی می کنند.

آسیب‌دیده: همواره گفته ام که عرفان حلقه نسخه ایرانی کابالا است. هموراه گفته ام که با توجه به پیشینه آقای طاهری و افراد دیگر، در می یابید این عرفان با هدف افراد تحصیل کرده و با جنگ نرم در جامعه گسترش یافته است؛ در کلاس های این عرفان افرادی شرکت می کنند که شاید در جامعه الگوی افراد بسیاری باشند؛ حضور چنین افرادی در چنین کلاس هایی به افراد ضعیف تر اعتماد به نفس می دهد.

در این کلاس ها خانم هایی شرکت می کردند که به نظر من دچار عقده هایی هستند و این مشکل را دارند که چه در خانواده و چه در محیط اجتماع مطرح نیستند؛ این که این چنین افرادی به اصطلاح عرفان حلقه عارف می شوند و مسیر کمال را طی می کنند، اعتماد به نفس کاذبی را به فرد می دهد؛ اعتماد به نفس کاذب سبب می شود افرادی دیگر همانند خود را جذب این عرفان کنند. این عرفان تمام مدت به دنبال نیرو گرفتن است و این نیرو برای هدفی است که از قبل تعیین شده است.

مسئله عضوگیری برای افراد عرفان حلقه بسیار مهم است

میرزائیان: برای خود رسالتی تعیین می کنند که آموزه هایی که در اختیار افراد قرار می گیرد باید در اختیار دیگران قرار گیرد و افراد تشویق می شوند به این که عضو بگیرند و مسئله عضوگیری برای افراد عرفان حلقه بسیار مهم است و یک رسالت محسوب می شود.

هر یک از مسترها تخصصی دارد و خلاقیتی در ورود برخی مسائل به عرفان حلقه دارند؛ به طور مثال برخی هیپنوتیزم می دانند و برای جذب بیشتر در کلاس های خود از این روش ها استفاده می کنند در حالی که در آموزه های عرفان حلقه هیپنوتیزم وجود ندارد؛ به آموزه اولیه طاهری مسائل بسیاری اضافه شده است.

در مناظره ها یک مستر سخنی می گوید که مسترهای دیگر قبول ندارند چرا که از ابتکارات آن مستر بوده است؛ به عبارت دیگر دو مستر را نمی توانید بیابید که حرف واحد بزنند؛ کار از دست خود طاهری نیز خارج شده است.

زمانی که خبر ویلای نوشهر را شنیدم، ذهنیت من تنها به سمت عرفان حلقه رفت چرا که تنها این عرفان می تواند چنین کاری کند و به چنین نتیجه ای ختم شود؛ بعد از بررسی ها با یکی از نزدیکان خانم حسینی ارتباط برقرار کردم و دریافتم آقایی که این کار را انجام داده است طرفدار عرفان حلقه بوده است.

در یک جلسه ای من بانزدیکان قاتل صحبت کردم؛ بدون این که من نامی از عرفان بیاورم، وی اذعان داشت که طرفدار عرفان کیهانی بوده است؛ زمانی که با دوستان قاتل صحبت کردم او بیان کرد قاتل از طریق اینترنت با خانم مستری آشنا شده بود؛ خانم مستر با صحبت هایی از قبیل این که قاتل با همسر خود هم فاز نیست و ... میان قاتل و همسرش اختلاف می‌اندازد، علی رغم این که همسر خود را بسیار دوست داشته است.

همسر قاتل با خانم حسینی مشاوره می کند و خانم حسینی وی را تشویق می کرده است که به زندگی بازگردد؛ خود قاتل تصمیم می گیرد همسر خود را طلاق بدهد؛ بعد از هشت ماه از این جدایی، قاتل از سفر خانواده خانم حسینی به شمال مطلع می شود، وقتی آن ها در ویلا استراحت می کنند، وی درهای ویلا را قفل می کند و آب ویلا را قطع می کند و ویلا را به آتش می کشد.

از یازده نفری که در ویلا حضور داشتند چهار نفر در ویلا می مانند و جان خود را از دست می دهند و باقی می توانند از ویلا خارج شوند؛ دوست قاتل اذعان داشت که مستر با کار کردن بر روی قاتل سعی در نابودی دو خانواده مذهبی داشت؛ وی بیان کرد که قاتل فرد ترسویی بود و چنین کار وحشتناکی از او بر نمی آمد.

من این گزارش را تهیه کردم و با مسئولیت خودم این گزارش را با نام عرفان حلقه بر روی سایت خود قرار دادم؛ بعد از این که این گزارش بر روی سایت من قرار گرفت تعدادی از شاگردان خانم حسینی به من ایمیل دادند.

یکی از این شاگردان اذعان داشت که خانم حسینی علیه عرفان حلقه برای ما بسیار صحبت می کرد؛ این ایمیل ها نشان از این دارد که خانم حسینی علیه این عرفان اقداماتی انجام داده است.

یکی از مشکلات ما این است که عرفان حلقه در اینترنت بسیار فعال است

یکی از مشکلات ما این است که عرفان حلقه در اینترنت بسیار فعال است و کلاس های آنلاین دارد و کتب این عرفان کاملا در دسترس است و افراد به راحتی می توانند دانلود کنند.

 

خبرنگار: انجمن شما چه فعالیت هایی انجام می دهد؟

میرزائیان: ما جلسات نقد برگزار می کنیم؛ به دانشگاه ها و حوزه های مختلف برای معرفی این عرفان می رویم و اطلاع رسانی می کنیم؛ باید منابع عرفان حلقه به طور کامل نقد و بررسی شود و به صورت کتاب و مقاله در آیدکه کارشناسان ما مشغول نگارش نقد ها هستند؛ جلسات مناظره با مسترهای عرفان حلقه برگزار می کنیم، البته مسترها اصولا برای ایجاد تنش در مناظره ها شرکت می کنند.

هیچگاه در مناظرات به طور علمی بحث نمی کنند چرا که خود اطلاعاتی ندارند و تنها کتاب های طاهری را حفظ کرده و در جلسات همان کتاب را بازگو می کنند و نمی توانند از این عرفان دفاع کنند؛ تمام تلاش خود را می کنیم با افرادی که آسیب دیدند ارتباط برقرار کرده و به آنها کمک کنیم؛ از طریق سایت اطلاع رسانی می کنیم.

 

خبرنگار: مشکلات و معظلات مقابله با عرفان حلقه چیست؟

اصلی ترین افرادی که باید به عرصه مقابله با حلقه وارد شوند، به این حوزه ورود پیدا نکردند

میرزائیان: مهم ترین مشکل این است که اصلی ترین افرادی که باید به عرصه مقابله وارد شوند، به این حوزه ورود پیدا نکردند؛ این عدم ورود یا به دلیل ناآگاهی است و یا به دلیل جدی نگرفتن این عرفان است، البته برخی نمی خواهند وارد این حوزه شوند؛ انجمن ما انجمنی مردمی است ولیکن باید افرادی وارد این حوزه شوند و همه جانبه در عرصه مقابله قدم بر داریم.

باید عرفان حلقه از سوی علما به چالش کشیده شود

در نقد اعتقادی باید بسیاری از علما و مراجع به این عرصه وارد شوند و این عرفان را نقد کنند؛ باید عرفان حلقه از سوی علما به چالش کشیده شود ولیکن این مسئله هنوز وجود ندارد؛ من از برخی از اساتید حوزه و دانشگاه در این خصوص پرسیدم اصلا آشنایی با این عرفان نداشتند؛ حوزه اعلام می کند غرفه ای در نمایشگاه زده بود و تعداد زیادی مستر و اسیب دیده به آنها مراجعه کردند و آنها تازه با بحث عرفان حلقه آشنا شدند و از ما اطلاعاتی در خصوص این عرفان می خواستند.

کسانی که باید در خط اول مقابله با عرفان کاذب باشند هنوز از وجود عرفان حلقه بی‌خبرند

کسانی که باید در خط اول مقابله با عرفان های کاذب باشند هنوز آگاهی نسبت به عرفان حلقه ندارند و نمی دانند چنین عرفانی با نام عرفان اسلامی در حال فعالیت است؛ پزشکان ما با بحث فرادرمانی آشنایی ندارند؛ باید بحث فرادرمانی از نظر علمی مورد بررسی قرار گیرد؛ بارها در مناظره خواستیم که مسترها بیایند و فرادرمانی را از نظر علمی بررسی کنیم ولی آن ها پیش نمی آیند.

آقای طاهری ادعا میکند که فرادرمانی از سوی پزشکان بسیاری تائید شده است و وقتی از وی خواسته شد آدرسی از آن پزشکان بدهد تا با آنها مصاحبه کنند عنوان کرد که آن ها از شما می ترسند؛ هیچ پزشکی فرادرمانی را تائید نکرده است غیر از پزشکانی که خود عرفان حلقه ای هستند.

از صدا و سیما بسیار خواهش کردیم برنامه کارشناسی و تخصصی خوبی را ترتیب دهد و ما اعلام آمادگی کردیم برای ارائه محتوا و کارشناس تا مردم در جریان این امور قرار گیرند.

در مقابله با عرفان حلقه باید سه مرحله را عملی سازیم

در مقابله با عرفان حلقه باید سه مرحله را عملی سازیم؛ بحث پیشگیری است که مردم باید مطلع شوند بحث انحرافی این چنینی در جامعه وجود دارد؛ صدا و سیما اذعان دارد اگر چنین برنامه ای ساخته شود تبلیغ این عرفان می شود و مردم جذب آن می شوند.البته الان نگرش در حال تغییر است و کارهای قابل توجهی انجام شده ولی کافی نیست.

دختر پانزده ساله ای که در اثر القائات مسترها در کلاس ها، دست به خودکشی زد

مسئولین مربوطه نمی دانند تا چه اندازه این عرفان در سطح جامعه در حال گسترش است؛ این عرفان در بین بچه های دبیرستان و راهنمائی ما نفوذ کرده است؛ موردی داشتیم که دختر خانم پانزده ساله ایی همراه با مادر خود در کلاس های عرفان حلقه شرکت می کند و در اثر القائاتی که به او دست می دهد، دست به خودکشی می زند؛ این مسئله را در جلسه ایی که با مسولین آموزش و پرورش شکیل داده بودم دریافتم؛ ما در دبیرستان ها بچه هایی را داریم که در کلاس های عرفان حلقه شرکت می کنند.

در جلسه ای که پس از پیگیری های بسیار با برخی مربیان آموزش و پرورش داشتیم معلم آن دختر خانم در آن جلسه از من در خصوص این عرفان سوال کرد و عنوان می کرد که یکی از شاگردانش در این باره از وی سوال کرده است و او آگاهی نسبت به این مطلب نداشته که پاسخی بدهد،هفته بعد از آن جلسه به من خبر دادند دختر خانم خودکشی کرده؛ اگر مسئولین اجازه می دادند این جلسه زودتر تشکیل شود و من زودتر این اطلاعات را در اختیار مربیان قرار می دادم شاید می توانستیم از خودکشی آن دختر جلوگیری کنیم.

اگر یک مستند خوب و کارشناسی شده ساخته شود بسیار مفید خواهد بود و از پیشرفت این عرفان در بین مردم جلوگیری می شود؛ من با یک مسئولی در خصوص اجازه سخنرانی در بین طلاب صحبت می کردم که در پاسخ به من گفت این فرقه ها دو سال دیگر جمع می شود؛ به عبارت دیگر به این بحث اصلا اهمیت نداد؛ چند ماه بعد همان مسئول به من گفت خواهش می کنم این عرفان را جمع کنید یکی از اقوام ما درگیر عرفان حلقه شده است.

عرفانی که بسیاری از مسئولین اذعان دارند هیچ است، حتی افراد مذهبی را جذب می کند

یکی از اساتید دانشگاه ها که کتاب طاهری را از من گرفته و مطالعه کرده بود به بی پایه و اساس بودن این عرفان اذعان داشت و به گونه ای با من برخورد کرد که یعنی این چه کتاب هایی است که شما مطالعه می کنید؛ چند مدت بعد با من تماس گرفت که همسر یکی از دوستان آن ها وارد این عرفان شده است؛ همین عرفانی که بسیاری از مسئولین اذعان دارند هیچ است، این گونه در جامعه گسترش می یابد و آسیب وارد می کند و حتی افراد مذهبی را جذب می کند.

در بحث پیشگیری ما ضعیف عمل می کنیم

در بحث پیشگیری ما ضعیف عمل می کنیم؛ مرحله دوم افرادی هستند که درگیر این عرفان هستند و ما باید راهکار هایی برای اقنا این افراد و جدا شدنشان از حلقه پیدا کنیم؛ مرحله سوم بحث افرادی است که از این عرفان آسیب دیده است و باید آسیب ها و مشکلات مختلف آنها حل شود که نیاز به همکاری متخصصین مربوطه از جمله متخصصین دینی و پزشکی ،روانپزشکی و... داریم.

مرکزی وجود ندارد که بتواند آسیب دیده های حلقه را ساماندهی کند

مرکزی وجود ندارد که بتواند آسیب دیده های این عرفان را ساماندهی کند و مشکلات آن ها را شناسایی کند و در رفع آن ها تلاش کند؛ آقایی عنوان می کرد تنها مشکل من با خانمم بر سر عرفان حلقه است، او در کلاس های عرفان حلقه شرکت می کند و به دلیل تغییر در عقاید وی، نمی توانم با او زندگی کنم؛ در دادگاه قاضی اصلا عرفان حلقه را نمی شناخت؛ حتی من درخواستی بر این مبنا دادم که یک قاضی را در خصوص عرفان حلقه توجیه کنید و ما موارد اینچنینی را به او ارجاع دهیم.

آسیب دیده های فرقه حلقه حمایت نیاز دارند

آسیب دیده ها حمایت نیاز دارند؛ آسیب ها باید دسته بندی شود و در هر بخشی متخصصی حضور یابد که بتواند آن آسیب را برطرف کند؛ آسیب روحی، آسیب جسمی، آسیب اجتماعی، آسیب خانوادگی و... هر کدام یک روش خاص برای درمان دارد که باید متخصصین وارد این حوزه شوند؛ برخی افراد آسیب دیده بعد از خروج از عرفان حلقه و در مواجهه با آسیب ها سرخورده می شوند؛ ما موارد خودکشی داشتیم؛ افرادی که درگیر بودند عنوان می کنند که همواره کسی به من القا می کند خودت را بکش.

 

 

مستری عنوان می کرد ماهی پنج میلیون در آمد دارد

خبرنگار: به عبارت دیگر آسیب دیده ها حمایت های پزشکی-روحی نیز ندارند.

میرزائیان: افراد آسیب دیده باید از نظر پزشکی، اعتقادی، جسمی، اجتماعی و... مورد حمایت قرار گیرند؛ برخی افراد برای تامین خرج زندگی خود وارد این عرفان شدند چرا که تشکیل کلاس ها منبع درآمد آن ها است؛ مستری عنوان می کرد ماهی پنج میلیون در آمد دارد، شاید این فرد خود قبول داشته باشد که این بحثی انحرافی است ولیکن به دلیل درآمد حاصله از تشکیل کلاس ها حاضر نیست از این عرفان خارج شود.

حلقه؛ خطرناک ترین فرقه‌ای که اکنون در کشور ما فعال است

چنین افرادی باید تامین مالی شوند تا از این فرقه خارج شده و دوباره درگیر این فرقه نشوند؛ این مسائل از جمله مباحث کارشناسی و تخصصی است که از عهده انجمن کوچکی همانند انجمن ما بر نمی آید؛ اگر واقعا می خواهند با این عرفان مقابله کنند باید حوزه های مربوطه به طور تخصصی وارد شوند؛ به نظر من عرفان حلقه خطرناک ترین فرقه ای است که اکنون در کشور ما فعال است چرا که آسیب این فرقه چندجانبه است؛ در فرقه های دیگر شاید فرد تنها از نظر اعتقادی دچار آسیب شود.

در این فرقه افراد از نظر شخصیتی دچار مشکل می شوند و به فردی بدل می شوند که می توانند فرد دیگری را به قتل برسانند؛ ما موردی داشتیم که آقای مهندس چنان مرید مستر خود شده بود که زن و بچه ی خود را رها کرده و به شهر دیگری رفته است و به عنوان بادیگارد آن مستر به او خدمت می کرد؛ همسر این فرد عنوان می کرد اگر خانم مستر به همسرم بگوید فرزند خود را بکش او این کار را می کند.

در یکی از مناظرات وقتی از مستری که ادعا می کرد صدای خدا را می شنود، پرسیده شد اگر خدای تو بگوید فرزند من را بکش این کار را می کنید که مستر با خونسردی مطلق گفت من این کار را می کنم چرا که خدا به من گفته است؛ این گروه خود نوعی داعش است؛ این فرقه تا این اندازه می تواند افراد را تغییر دهد ولی متاسفانه مراکز و ارگان هایی که باید وارد این حوزه شوند هنوز اقدامی اساسی انجام ندادند.

 

خبرنگار: از مجموع مسائل می توان متوجه شد که مقابله‌ای که با این فرقه صورت می‌گیرد با وجود فعالیت های تبلیغاتی آنها اصلا پایاپای نیست.

میرزائیان: این فرقه در فضای مجازی به شدت فعال است؛ نه تنها در سایت و اینترنت بلکه اپلیکیشن های موبایل نیز طراحی کردند و نرم افزارهایی برای فرقه خود طراحی کردند؛ با این نرم افزار می توانید تمام منابع حلقه را با یک لینک دانلود و روی گوشی خود نصب کنید؛ در شبکه های اجتماعی به شدت فعال هستند و برای تبلیغ خود تلاش می کنند در حالی که ما چنین اقداماتی را برای مقابله انجام نمی دهیم.

به افرادی که با موضوع فرقه حلقه پایان‌نامه بنویسند کمک می کنیم

عرفان حلقه کلاس های آنلاین دارد و در خانه خود می توانید در کلاس ها شرکت کنید و کتاب ها را دانلود کنید ولیکن جبهه مقابل این عرفان تا چه اندازه مقابله می کند؟ یکی از کارهای ما کمک به افرادی است که می خواهند پایان نامه خود را حول این محور بنویسند یا کمک به افرادی که بخواهند در این زمینه مستندی بسازند؛ اخیرا مستندی به نام "حلقه گمشده" توسط یکی از خانم های دانشجو ساخته شد و در جشنواره دانشجویی نیز جزء منتخبین بود.

این اقداماتی است که ما در حد توان خود انجام می دهیم ولیکن اقدامات ما برای مقابله با این فرقه کافی نیست.

آسیب‌دیده: این که خانم میرزائیان از تغییر شخصیتی نام می برند، حرف بسیار درستی است، همسر من آدمی بود که اگر در خیابان با کسی تصادف می کرد، دعوا نمی کرد و فردی بود که بسیار مدارا می کرد؛ اما پس از ورود به کلاس های عرفان حلقه در خیابان جلوی چشم مردم مرا به باد کتک گرفت.

امثال این گروه اگر در جامعه از بین نروند چهار سال دیگر پسر من را هدف قرار می دهند؛ این مسئله نه تنها در خصوص فرزند من بلکه درباره فرزندان تمام خانواده ها ممکن است رخ دهد؛ اگر این فرقه از بین نرود آسیب های اجتماعی خطرناکی پیش رو خواهیم داشت البته اگر جنبه اعتقادی و دینی این بحث را کنار بگذاریم؛ در حوزه مقابله با این فرقه یک جامعه شناس یا روان شناس ورود پیدا نکرده است.

مشکل این است که در سایت ها عنوان می کنند ایران با گروهی عارف مقابله می کند در حالی که این گروه در واقع عارف نیستند و تنها از کلمات کلیشه ای استفاده می کنند و خود را عارف می دانند؛ حتی اگر فرد دانشجو باشد با این مسائل آشنایی نداشته است و به این فرد یکسری خوراک روحی داده می شود که این فرد گمان می کند به آن چه که نادیدنی است دست یافته است.

از فردی که آرامش داشت فردی گستاخ ساختند و این آسیب های اجتماعی مسئله اندکی نیست؛ وقتی کابالا در اروپا شکل گرفت بسیاری از هنرمندان و هنرپیشه های غرب جذب این گروه شدند و این مسئله در خصوص عرفان حلقه در ایران مطرح است؛ بعضی از افراد هنرمند و مطرح در سطح کشور جذب این گروه شدند؛ این افراد را همسر من نام برده است و از ملاقات با این افراد در چنین کلاس هایی خوشحال بوده است.

وقتی طیفی از هنرمندان هدف این گروه قرار گرفتند و اگر یک هنرمند رسانه ای شود می دانید چه هجوم بین المللی به ایران خواهد شد؟ چگونه می توان هجمه ی بین المللی را پاسخگو بود؟ این فرقه لایه به لایه همانند سرطان در سطح جامعه ریشه دواندند؛ عرفان حلقه تحصیل کرده ها را هدف قرار داده است؛ کمتر کسی در کلاس های عرفان حلقه زیر دیپلم و بی سواد است.

 

خبرنگار: این خود یک استراتژی است که از شان اجتماعی افراد برای تبلیغ و اثبات مقبولیت فرقه خود بهره ببرند؟

میرزائیان: بله همین طور است بعضی از چهره ها و افراد سرشناس عنوان می کنند که ما را به عرفان حلقه دعوت کرده اند اما به دلیل اطلاع ازانحرافی بودن این فرقه نپذیرفتیم.

آسیب‌دیده: یکی از اقوام ما در جوانی توده ایی بود و بعدها مخالف این گروه شد؛ وی اذعان داشت ما به دلیل مشروبات الکلی و زنان بی حجاب جذب این گروه می شدیم؛ در خصوص عرفان حلقه نیز این مسئله مطرح است.

این فرقه کاری می کند که عاطفه مادری یا پدری به طور کامل از بین می رود

میرزائیان: این افراد تشخیص رفتار خوب و بد را از دست می دهند و برای ارزش ها هیچ گونه حرمتی قائل نیستند. این فرقه بسیار ناشناخته است و از این مسئله به نفع عرفان حلقه استفاده می شود.

موردی داشتیم که عنوان می کرد همسرم به قدری دل نازک بود که وقتی فرزندم سرما می‌خورد گریه می کردو بسیار بیتابی میکرد ولی بعد از ورود به این فرقه زمانی که بچه بیمار می شد و در بیمارستان بستری می شد، کاملا بی تفاوت رفتار می کرد و حتی حاضر نشد به بیمارستان بیاید و فرزند خود را ببیند و گفت از دور برای او اتصال اعلام میکنم؛ این فرقه کاری می کند که عاطفه مادری یا پدری به طور کامل از بین می رود؛ چطور می شود فرداین چنین تغییر شخصیتی پیدا کند؟ چطور می شود همین افراد نسبت به گروه و اعضای گروه تعصب و تقید پیدا می کنند؟
اعضای فرقه حلقه برای آزادی طاهری روزه می گیرند و از صحنه افطار خود عکس و فیلم میگیرند و در فیس بوک پخش می کنند؛ طاهری تا این حد برای این افراد ارزش دارد در حالی که به فرزند و همسر خود کاملا بی تفاوت می شوند؛ این چیزی جز مسخ شدن نیست.

 

خبرنگار: حکم اعدام طاهری اعلام شده است؟

میرزائیان: پرونده طاهری به جرم مفسد فی الارض باز است و در حال بررسی است؛ این که جوسازی می کنند طاهری اعتصاب غذا کرده است و به خاطر این مسئله تجمع می کنند، از این قرار است که طاهری به طور مثال از خوردن یک وعده غذای خود اجتناب می کند و می گوید اعتصاب غذا کردم و یا از خوردن غذاهای تر خودداری می کند و می گوید من اعتصاب غذا کردم.

آسیب‌دیده: اگر طاهری به شعور کیهانی رسیده است نیازی به غذا و در نهایت اعتصاب غذا نباید داشته باشد.

میرزائیان: طاهری خود دچار عفونت لثه است و وقتی از او می پرسند چرا برای خود از فرادرمانی استفاده نمی کنید بیان می کند اگر از فرادرمانی برای خود استفاده کنم عرفان من عرفان قدرت می شود و اکنون عرفان کمال است؛ به عبارت دیگر استفاده شخصی از فرادرمانی نمی کند.

آسیب‌دیده: من گمان می کنم بسیاری از این اخبار دروغ است تا جوسازی صورت گیرد؛ چگونه می شود که به ناگهان حجم وسیعی برای حمایت یک فرد روانی بسیج شوند؟ امثال طاهری افراد بیماری هستند. همه گمان می کنند این فرقه خطری محسوب نمی شود درحالی که خطر بزرگی کشور را تهدید می کند.

 

خبرنگار: همواره در تاریخ عاملی که مردم را به دنبال فرقه های انحرافی کشانده، ناآگاهی بوده است.

میرزائیان: مشکل این است که افرادی که باید آگاه باشند نیز آگاهی ندارند؛ ما قانون مقابله با فرقه نداریم؛ آقای طاهری به دلیل ایجاد فرقه انحرافی در زندان نیست بلکه دلیل شکایت شاکی خصوصی و لمس نامحرم و مال نامشروع و... است؛ مسترهایی که دستگیر می شوند تعهدی می دهند و به مدت یک یا دو هفته بازداشت می شوند و به راحتی آزاد می شوند،البته اخیرا احکام سختگیرانه تری داده شده است.

وقتی قدرت بازدارنده ایی در مقابل این افراد نیست به فعالیت خود ادامه می دهند؛ تنها قانون این است که تشکیل کلاس ها غیرقانونی است در نتیجه مسترها جلسات پرسش و پاسخ تشکیل می دهند یا از طریق اینترنت فعالیت می کنند؛ مسترها برای فعالیت خود کاملا احساس امنیت می کنند و با جسارت تمام به راه خود ادامه می دهند.

آسیب‌دیده: بسیاری از فرقه های انحرافی با دستگیری رهبر آن فرقه از هم می پاشید ولیکن عرفان حلقه با این که طاهری بارها دستگیر و زندانی شد، هم چنان به کار خود ادامه می دهد به عبارت دیگر ستون فقرات این فرقه هم چنان بر جا است.

میرزائیان:  این فرقه به طور جدی حمایت خارجی دارند.

آسیب‌دیده: مغز متفکری که این فرقه را هدایت می کند تنها طاهری نیست؛ با وجود این که طاهری در زندان است ولیکن برنامه ریزی دقیقی برای این فرقه انجام می شود و فعالیت می کنند. ماهواره، همواره روی کسانی دست می گذارند که برای غرب و دشمنان ایران نفع دارد.

میرزائیان: در برنامه های ماهواره به وضوح در حمایت از طاهری سخن می گویند و برنامه ها ترتیب می دهند؛ چرا برای یک فرد این چنین مایه می گذارند؟ بسیاری از رهبران فرقه ها در زندان بودند چرا برای رهبر این فرقه این چنین تلاش می شود؟ حقوق بشر وارد عمل شده است، برنامه های مختلف در حمایت از طاهری در ماهواره پخش می شودف تجمعاتی در کشورهای خارجی در حمایت از وی صورت می گیرد. همه اینها جای بررسی دارد.



منبع: خبرگزاری نسیم

۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ن. علمی نیک

ایرانیانی که شیطان را به سرزمین خود دعوت نمودند!



پروژه قدیمی ایران هراسی و اسلام هراسی همچنان در هالیوود ادامه دارد و محصولاتی که مبتنی بر این مانیفست تولید می شوند به چرخه جهانی اکران سینمایی نایل می‌آیند. یکی از این آثار که اخیرا تولید و روانه پرده سینماهای جهان شده است فیلم deliver us from evil یعنی از شر شیطان نجاتمان ده محصول آمریکا است که در نیمه دوم سال 2014 به نمایش درآمد، اسکات دریکسون (scott derrickson) کارگردان و یکی از دو نویسنده این فیلم است، پل هریس بردمن (paul harris bordman) دیگر نویسنده این فیلم است و اریک بانا (eric bana) در نقش افسر پلیس سارچی و ادگار رامیرز (Edgar ramirez) نقش کشیش یسوعی را در این فیلم ایفا می‌کند.



داستان فیلم

 

داستان این فیلم 118 دقیقه‌ای از جایی شروع می شود که در سال 2010 چند سرباز آمریکایی در نخلستانی در عراق درگیر جنگ با افراد محلی هستند و پس از دقایقی تیراندازی و درگیری 3 سرباز باقی مانده در میان نخلستان با یک سرداب مواجه می‌شوند، دو تن از آنها وارد سرداب شده که یکی از آنها با مشاهده متنی با زبانی خاص بر روی دیوار میخ کوب می‌شود و پس از آن همراه با تاریکی تصویر چند صدای فریاد از سربازان شنیده می‌شود و داستان در سکانس بعدی وارد سال 2013 در برانکس یکی از بخش‌های نیویورک در آمریکا می‌شود.
از ابتدای فیلم هدف و مفهومی که فیلم در تلاش برای انتقال آن می‌باشد مشخص است، اولین ترس فیلم در فضایی وحشتناک از نخلستان‌های عراق و در یک سرداب قدیمی ایجاد می شود، موضوعی که تا پایان فیلم ذهن مخاطب را درگیر می‌کند و همواره این سؤال با روند فیلم معطوف شده است که در سرداب چه گذشت؟

 

از شر شیطان نجاتمان ده

در ادامه فیلم این سه سرباز آمریکایی به کشور خود بازگشته و یاران و خادمان شیطان هستند که دست به اعمال شیطانی بسیاری می‌زنند و در حقیقت فیلم به این صورت به مخاطب القا می‌کند که اسلام ارمغانی شیطانی برای مخاطبین خود و کسانی که با آن در ارتباط باشند خواهد داشت، در حقیقت این گام اول فیلم برای ایجاد هراس از اسلام است چرا که عراق به واسطه وقایعی که داشته و به واسطه ارتباطات چند سال اخیر این کشور با ایران یکی از مشهورترین کشورهای اسلامی است که به طور مشخص و صریح در این فیلم از آن اسم برده می‌شود و تا پایان فیلم همه چیز به خاطر حضور چند سرباز در عراق رخ می‌دهد.
در ادامه شاهد هستیم که افسر سارچی که از خشنوت‌هایی که علیه زنان کودکان اعمال می‌شود به شدت غمگین و ناراحت است در تلاش است تا با تنفس دهان به دهان جان یک نوزاد را نجات دهد که موفق نمی‌شود و پس از این ماجرا با همکار اهل هیجان خود به واسطه اطلاعی که از طریق بیسیم به آنها داده می شود و البته نیروی حس شش خود به سر صحنه یک درگیری خانوادگی می‌رود که یکی از افراد به تسخیر شیطان در آمده در سرداب عراقی به شدت همسر خود را مورد ضرب و شتم قرار داده است و پس از ورود پلیس با آنها درگیر می‌شود و البته در این بخش تنها اشاره می‌شود که مجرم تکاور پیشین ارتش آمریکاست.
پس از ماجرای دستگیری تکاور در تسخیر شیطان داستان فیلم به سراغ کشیش یسوعی می‌رود که در حال تمرین‌های ورزشی و رزمی است، کشیشی که هیچ شباهتی به یک کشیش ندارد، و شاهد هستیم که به کافه می‌رود و مشروبات الکلی مصرف می‌کند و در گفت‌وگو با یک زن مشروب را داروی خود معرفی می‌کند از همین موضوع به سادگی برداشت می‌شود که لازم نیست ناجی انسانی متمایز و الهی باشد بلکه یکی از ماست که تنها انگیزه های الهی و نسبتا متفاوتی با دیگران دارد.
ناجی حتی مرتکب گناه می‌شود و جایی در فیلم نیز کشیش یسوعی به گناهایی مانند استعمال مواد مخدر و زنا اعتراف می‌کند و اصلا این که کشیش شده است را حاصل این گناهان می‌داند، این موضوع انسان را به یاد داستانی می اندازد که شیطان یک عابد را تشویق کرد تا برای قوی شدن ایمانش مرتکب گانه شود و به واسطه توبه به درگاه الهی نزدیک تر شود، اما لازم است که بدانیم کشیش‌های یسوعی چه کسانی هستند چرا که نقش جن گیر و مبارز اصلی علیه شیطان در این فیلم برعهده این کشیش یسوعی است و اوست که ناجی مردم در برابر شیطان می‌شود.

 

یسوعی به معنی سربازان مسیح و یا پیاده نظام پاپ است و آنها خود را سربازان دیانت می‌نامند

 

یسوعی ها فرقه ای مذهبی وابسته به کلیسای کاتولیک هستند که به انجمن عیسی نیز شهرت دارند، یسوعی به معنای سربازان مسیح و یا پیاده نظام پاپ است و آنها خود را سربازان دیانت می‌دانند، علت نامگذاری این فرقه به سابقه مؤسس آن بازمی‌گردد، سنت ایگناتیوس لویولا سرباز اسپانیایی در قرن 16 میلادی بود که پیش از ورود به کلیسای کاتولیک یک شوالیه بود و پس از آنکه یک کشیش شد با ادعای ارتباط با عالم معنی تصمیم گرفت جمعیت هواخواهان عیسی را با محوریت پاپ و حمایت نظامی و شمشیر زدن برای پاپ تشکیل دهد که در ابتدا مورد تأیید پاپ قرار نگرفت اما با شکل گرفتن نهضت پروتستان و نیازمند شدن کلیسای کاتولیک به حمایت به ویژه نظامی پاپ پل سوم یسوعی ها را تأیید نمود.

 

سنت ایگناتیوس لویولا

در حقیقت یسوعی ها کشیشانی با پایین ترین سطح از اعتقادات دینی و کمترین مقبولیت از سوی کلیسا هستند و اینکه به نوعی به آنها کشیش گفته می شود به علت فرصتی است که پروتستان ها ایجاد کردند و گرنه هرگز شاهد تأیید یسوعیان از سوی کلیسا و پاپ نبودیم و فیلم به دنبال این است که این حداقل ها را جایگزین انسان تراز دینی کند، کافی است شما از حداقل ها برخوردار باشید تا بتوانید به کمال برسید و این یعنی قرار دادن انسان در لبه پرتگاه سقوط به سوی انحراف و بی دینی و فساد.
در ادامه فیلم پلیس داستان که دارای یک حس ششم قوی است که از سوی همکارش رادار نامیده شده با صحنه قتل یک نوزاد توسط یک زن به تسخیر شیطان درآمده در باغ وحش مواجه می‌شود و با شخصیت سانتینو که یکی از سربازان مسخر شده در عراق است نیز روبرو می‌گردد و پس از آن با مندوزا همان کشیش یسوعی در اداره پلیس آشنا می‌گردد و رفته رفته با مواردی از حضور شیاطین در زندگی مردم مواجه شده و در همه جا سرنخ داستان یعنی نوشته های مرموز روی دیوار که توسط سه سرباز مسخر شده که یک شرکت نقاشی ساختمان دارند پوشانده شده است به چشم می‌خورد ضمن اینکه فیلم گوشه ای از مشکلات خانوادگی این پلیس و عدم اعتقاد وی به خداوند و ربوبیت خدا را به تصویر می‌کشد، سارچی یک پلیس وظیفه شناس و حرفه ای است که به علت مشغله های کاری موجب ناراحتی خانواده نسبتا مذهبی خود شده است.

 

نوشته های ایرانیان باستان برای دعوت از شیطان!

 

افسر پلیس در تحقیقات خود از خانه شخصی که در ابتدای فیلم به علت خشونت علیه همسر با او درگیر شده بود و در ادامه پی برده که او ربطی با شخصیت عجیب سانتینو دارد یک هارد دیسک از آنچه در سرداب عراقی اتفاق افتاده پیدا می‌کند و با مشاهده آن سردابی نشان داده می‌شود که پر از جمجه انسان شده و نوشته مرموز هم روی دیوار آن است، نوشته ای که روی دیوار خانه این سرباز هم حک شده است و سارچی از آن عکسی می‌گیرد و در ادامه با نشان دادن عکس به کشیش یسوعی این جمله را از پدر مندوزا می‌شنود "این نوشته ها پیغام‌هایی به ارواح شهر بابِل است که شکل آن به الفبای تصویری فارسی است اما در حقیقت لاتین است".

 

ایران هراسی در فیلم از شر شیطان نجاتمان ده

و پس از این جمله افسر پلیس سؤال می‌کند فارسی و لاتین؟ و کشیش مندوزا به او می‌گوید بله چیز عجیبی نیست این ترکیب پیش از میلاد مسیح و در زمانی که امپراتوری روم خاورمیانه را تصرف کرد به وجود آمده و در ادامه کشیش یسوعی مضمون پیغام را نوعی دعوت و گشودن دروازه برای شیطان توصیف می کند و در حقیقت اینگونه ماجرا مطرح می‌شود که در ایران باستان که بابِل یا عراق کنونی جزئی از خاک ایران بوده ایرانیان در تلاش بوده‌اند تا شیطان را به دنیا دعوتت کنند و به نوعی می‌توان گفت ایرانیان را شیطان پرست و یاران شیطان معرفی می‌کند که اعمال گذشته آنان موجب بروز مشکلات در عصر حاضر شده است.

 

ترکیب ایران و اسلام در این فیلم شیطانی توصیف می شود

 

در حقیقت این سکانس از فیلم به دنبال این است که ایرانیان باستان را یکی دیگر از ریشه های مشکلات معرفی کند، یک طرف عراق مسلمانی است که به نوعی نماد اسلام در این فیلم است و یک طرف دیگر تمدن ایرانی و امروزه این دو با یکدیگر پیوندی عمیق برقرار کرده‌اند و در حقیقت فیلم در تلاش است تا اتحاد ایران و اسلام را خطرناک توصیف کند و به نوعی ایران اسلامی سرآغاز همه مصائب و دردسرها در این فیلم است چرا که نوشته ها یادگار ایرانیان باستان در سرزمین اسلامی عراق است.
همه جای فیلم به نوعی وقایع به نوشته ها ربط پیدا می کند، تیم مسخّر شده توسط شیطان همه جا نوشته ها را برای تسخیر افراد پخش و پس از انجام مأموریت محو می کنند، جالب اینجاست که افراد مستعد تنها جذب این نوشته ها می شوند، اما پلیسی که منکر خدا و ربوبیت خداوند است از این الواح شیطانی تأثیری نمی گیرد، در حقیقت می توان اینگونه برداشت کرد که ایرانیان باستان شیطان را به سرزمین خود دعوت کرده اند و آن شیطان همان اسلامی است که بعدها وارد این سرزمین کهن شد و همه چیز را دستخوش تغییر نمود و پس از آن به کشورهای دیگر نیز نفوذ نمود؛ در حقیقت امروزه ایران منادی و خط مقدم جبهه دعوت به اسلام ناب است و همین موضوع در فیلم دعوت ایرانیان از شیطان و تسخیر مردم توسط شیاطین جلوه داده می شود.

 

نقد فیلم از شر شیطان نجاتمان ده

کشیش یسوعی پس از توضیح مختصری پیرامون اینکه عده ای در تلاش بودند تا با این پیغام پای شیاطین را به دنیای ما باز کنند از گذشته خود و اعتیادش به هروئین سخن می‌گوید و اینکه برای رهایی از اعتیاد و زندگی کثیف وارد کلیسا شده است و سپس از سارچی سؤال می‌کند تو در چه زمانی از خدا دلزده شدی و سارچی پاسخ می‌دهد وقتی دوازده ساله بودم کسی وارد اتاق خواب مادرم شد و این من بودم که جلوی او را با چوب بیسبال گرفتم نه خدا و در ادامه افسر پلیس جنایاتی که رخ می‌دهد را دلیل خود برای عدم ربوبیت خدا ذکر می‌کند.
در بخش‌هایی از فیلم کشیش یسوعی به افسر پلیس سارچی می‌گوید که وی دارای یک قدرت ماورایی است و به همین دلیل است که حوادث را پیش از وقوع حس می‌کند و در حقیقت سارچی از یک استعداد معنوی برخوردار است که باعث شده شیطان به او جذب شود و در تلاش باشد تا از طریق پیغام هایی که تنها سارچی می‌بیند او را به خود دعوت کند و همه چیز به همین صورت پیش می‌رود تا جایی که خانواده سارچی توسط آخرین سرباز تسخیر شده ربوده می‌شوند و سرباز در ازای خانواده اش از او درخواست می‌کند تا اجازه تسخیر شدن توسط شیطان را دهد ولی سارچی قبول نمی‌کند و این درحالی است که شیطان دیگران را بدون اذن تسخیر می کند، در فیلم بیان می شود که افراد با نگاه کردن به الواح فارسی لاتین به تسخیر در می آیند ولی سارچی بی دین که بسیار مورد علاقه شیطان است باید برای تسخیر شدنش به شیطان اجازه دهد.
در نهایت شاهد پایان فیلم هستیم که پس از اینکه سارچی در حضور کشیش یسوعی به گناه خود که قتل یک روانی بچه کش است اعتراف می‌کند می‌تواند پاک شده و وارد مراسم جن گیری شوند و با کمک کشیش یسوعی که متخصص جن گیری است شیطان را از بدن سرباز خارج کرده و خانواده خود را بیابد.
آنچه در این فیلم مطرح می شود اتهام زنی در بالاترین سطح ممکن به ایران و اسلام است، همانطور که اشاره شد سرآغاز همه چیز در یک کشور اسلامی رخ می‌دهد و همه چیز از نوشته هایی که ایرانیان باستان برای دعوت شیطان بر دیوار حک نمودند آغاز شود و ادامه می یابد.
به نوعی اینگونه می توان برداشت کرد که امروزه ایران اسلامی بزرگترین دعوت کننده مردم جهان به اسلام ناب است و سرتاسر جهان هرکجا نامی از اسلام برده شود نمی توان نام ایران و نقش جمهوری اسلامی در ترویج مبانی دینی را نادیده گرفت، حال آنکه افرادی جذب اسلام می شوند که دارای زمینه های روحی و اعتقادی مناسبی باشند و در جستجوی حقیقت برآمده باشند و افراد بی دین و بی توجه به مبانی دینی اهمیتی به تبلیغات دینی اسلام و یا هر دین دیگری نمی دهند و در فیلم شاهد هستیم که شخصیت بی اعتقاد بسیار درگیر فجایع انسانی است و از دیدن صحنه های خشنوت علیه زنان و کودکان ناراحت می شود درصورتی که یک زن تسخیر شده حاضر به قتل فرزند خردسال خود می‌شود.
البته این رویه در هالیوود تازگی ندارد و همواره شاهد صحنه های مختلف ایران ستیزی و اسلام هراسی در هالیوود هستیم که فیلم های گران قیمت و حتی سطح پایین هالیوود همواره اهتمام خاصی به این موضوع دارند و در تلاش هستند تا با استفاده از بهترین ابزار تبلیغی یعنی فیلم به تضعیف جایگاه اسلام و ایران اسلامی در اذهان عمومی بپردازند.

.

۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۳ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. علمی نیک

یادش بخیر اون وختا!!!

http://bayanbox.ir/view/1387651551137435387/1970150-980.jpg

۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۶:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. علمی نیک

به یک‌باره نمی‌توان باحجاب شد!

به یک‌باره نمی‌توان باحجاب شد!


خانواده نقشی اساسی و مهم در تربیت اخلاقی و سلامت روحی و روانی فرزندان دارد. پدر و مادر به عنوان مربی، باید سعی کنند فرزندان را طوری تربیت کنند که هم خودشان و هم فرزندان فضایل اخلاقی در حد ملکه دارا باشند. بدون شک مهم‌ترین دوران برای آشنا کردن فرزندان با مقوله حجاب و پوشش مناسب دوران کودکی است.


http://bayanbox.ir/view/3120438432939771547/index.jpg


چهار یا پنج سالگی بهترین زمان برای آشنا کردن کودک با مفهوم حجاب است، هر چند حجاب از سن تکلیف بر دختر واجب می‌شود، ولی بسیار منطقی به نظر می‌رسد که یک دختر 9 ساله به یک‌باره نتواند باحجاب شود، بلکه باید از سنین کودکی بسته به شرایط روحی، روانی، عاطفی او، به جذاب‌سازی حجاب در نظر دختر پرداخت و هر ازگاهی از او خواست چادر یا روسری را هم‌چون سایر لباس‌ها تجربه کند.
در این باره امیرالمومنین(علیه‌السلام) میفرمایند: «کودک در هفت سال (نخست زندگی) آزاد گذارده می‌شود و در هفت سال (دوم ) ادب آموخته می‌شود و در هفت سال (سوم) به خدمت گرفته می‌شود»[1] هم‌چنین رسول خدا(صلی‌الله‌علیهوآله)  فرمودند: «فرزند، هفت سال نخست سرور ، و هفت سال (دوم) عبد و مطیع ، و هفت سال سوم  وزیر و معاون است»[2]

اما خانواده‌ها بدانند که این حاکمیت به معنای آزادی کامل نیست و کودکان باید در سنین سه تا شش سالگی با مفهوم عمیق مسئولیت‌پذیری البته با قواعد آسان به‌ همراه تشویق و حمایت کامل آشنا شوند. متاسفانه برخی از خانواده‌ها به کودک آزادی بی‌حد و حصر، بدون کوچک‌ترین محدودیتی می‌دهند و در کل نسبت به رفتارهای نادرست و خلاف ادب او بی‌تفاوت می‌باشند.

در این سنین باید کودک را با قوانینی که در حد خودش وضع شده آشنا ساخت. این قوانین را باید با توضیح روشن و به زبان ساده به کودکان آموزش داد، البته این را باید بدانیم که در هنگام آموزش، نباید کودک را تحت فشار قرار داد یا کاری را که از توانش خارج است نباید به کودک سپرده شود.

در قالب یک مثال این مساله روشن می‌شود، بهترین لحظات زندگی امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) زمان بازی ایشان با رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) یا پدر بزرگوارشان امیرالمومنین(علیه‌السلام) در هنگام به سجده رفتن در حین نماز و سوار‌شدن بر پشت ایشان بوده است. این موضوع نشان می‌دهد که امام حسن(علیه‌السلام) و امام حسین(علیه‌السلام) در کنار بازی با نماز هم آشنا می‌شدند.

به گفته کارشناس روان‌شناسی، حجت الاسلام عابدینی نماز را از پنج یا شش سالگی در خلال بازی می‌توان به فرزندان آموزش داد، چرا که در این سنین حس مذهبی کودک بیدار شده و می‌تواند نماز را بفهمد. هم‌چنین باید به این نکته توجه داشت که در این مرحله، آموزش چندان جدی نبوده و مواخذه‌ای هم در کار نیست. و بهترین زمان برای القای آموزه‌های دینی به کودک در زمان شادابی اوست.
لذا در زمان خواب‌آلودگی و کسالت آموزش این قوانین موجب اضطراب و مقاومت روانی کودک می‌شود. هم‌چنین برای ترغیب کودک به نماز از امکانات جذابی چون سجاده زیبا، تسبیح، چادر، مقنعه و قبله‌نما، استفاده شود، این‌ها عوامل موثری برای ترغیب و تشویق کودکان به انجام آموزه‌های دینی است.

برای پرداختن به مسأله حجاب کودکان نیز اولین قدم مقید بودن بزرگ‌ترها به رعایت پوشش اسلامی و حفظ ارکان دینی است و تا زمانی‌که خانواده‌ها خود را موظف به رعایت آن نکنند، نمی‌توانند برای آموزش فرزندان قدم مثبتی بردارند. زیرا کودکان بیشتر از عمل بزرگ‌ترها می‌آموزند تا حرف‌های‌شان .

پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روایتی می‌فرماید: «وای بر پدران دوران آخر الزمان از روش ناپسند آن‌ها در مورد فرزندان‌شان، ‌از حضرت سؤال شد آیا آن پدران کافر یا مشرک‌اند؟ حضرت فرمودند نه پدران مسلمانی هستند که به فرزندان خود مسائل مذهبی و دینی را یاد نمی‌دهند و چنان‌چه فرزندان آن‌ها بخواهند این مسائل را یاد بگیرند،‌ جلوگیری می‌کنند، من از آنان بیزارم و آنان نیز از من بدور می‌باشند».[3]

کسی که تربیت فرزندان خود را از وظائف خویش به حساب نمی‌آورد، بدون شک عواقب این بی‌توجهی و بی‌تفاوتی به صورت آسیب‌های ماندگار در فرزندان آن‌ها پدیدار می‌گردد. بسیاری از خانواده‌ها نسبت به تربیت و آموزش فرندان خود بی‌توجه و بی‌تفاوتند؛ ولی انتظار دارند که فرزندشان هیج‌گونه خطا و اشتباهی نسبت به جامعه و حتی نسبت به خود پدر و مادر نداشته باشند. چه طور می‌شود درختی را کاشت و به او آب نداد، ولی از او انتظار میوه داشت!

آموزش صحیح از روی عطوفت و مهربانی باعث درونی شدن ارزش‌های دینی هم‌چون حجاب و عفاف می‌شود،‌ و چون واکسنی آن‌ها را از خطرات و انحرافات نگه‌داری می‌کند؛ نماز خواندن، تلاوت قرآن، حفظ حجاب در برابر نامحرمان، معاشرت با خانواده‌های متدین و مذهبی، جدا کردن اتاق و بستر خواب از کودکان، رعایت حد و مرز پوشش و آرایش والدین در برابر فرزندان، شرکت در محافل مذهبی در ایام محرم و ماه رمضان و... از جمله مواردی است که کودکان آینه‌وار از آن تقلید و الگوبرداری می‌کنند.

 
ّباز نشر از :

کانون وبلاگ نویسان قم،

---------------------------------------------------------------
پی‌نوشت
[1] سفینة البحار، محدث قمی، ج 2، ص 684.
[2] مکارم الاخلاق، الطبرسی، ص 222.
[3] جامع الاخبار، ص 124.


۰۸ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۴ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. علمی نیک

به بهانه سی و پنجمین سالگرد عروج پدر مهربانم سردار شهید رجب علی علمی نیک


//bayanbox.ir/view/8597474011195409500/DSC-0116.jpg




امروز قلب مادر من *چون هر شب جمعه گرفته

در دست های مهربانش*یک دسته ی لاله گرفته

با دست دیگر دست من را * با مهربانی می فشارد

تا غنچه زیبای لبخند* در چشم های من بکارد

در کیف مادر هست قران * یک بسته هم نقل و گلاب است

یک جعبه هم خرما که مادر* می گوید این احسان ثواب است

حالا کمی نزدیک گشتیم * راه زیادی هم نمانده

مادر به من می گوید اینجا*نگذار ذکری را نخوانده

از دور عطر خوب مریم *همراه عطر یاس جاریست 

در صحن گلزار شهیدان* یک دشت پر احساس جاریست

آغوش خود را می کنم باز * تا نزد بابا می دوم من

آن گوشه پیش سنگ قبرش *آهسته زانو می زنم من

با او هزاران حرف دارم  * اما اگر اشکم گذارد

اینجا میان قاب عکسش *بابا به لب لبخند دارد




//bayanbox.ir/view/1595691442345704656/DSC-0129.jpg




۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۴:۰۰ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ن. علمی نیک