در مسیر آسمان

خونه ی حرفای من

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید گمنام» ثبت شده است

از خون جوانان وطن لاله دمیده...




از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کجرفتاری ای چرخ،


سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ







۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ن. علمی نیک

ز خاک تیره ولی استخوان درآوردیم...




آقای سعید بیابانکی

میان خاک سر از آسمان درآوردیم
چقدر قمری بی‌آشیان درآوردیم
وجب‌وجب تن این خاک مرده را کندیم
چقدر خاطره نیمه‌جان درآوردیم
چقدر چفیه و پوتین و مهر و انگشتر
چقدر آینه و شمعدان درآوردیم
لبان سوخته‌ات را شبانه از دل خاک
درست موسم خرماپزان درآوردیم
به زیر خاک به خاکستری رضا بودیم
عجیب بود که آتشفشان درآوردیم
به حیرتیم که ای خاک پیر با برکت
چقدر از دل سنگت جوان درآوردیم
چقدر خیره به دنبال ارغوان گشتیم
ز خاک تیره ولی استخوان درآوردیم
شما حماسه سرودید و ما به نام شما
فقط ترانه سرودیم – نان درآوردیم –
برای این که بگوییم با شما بودیم
چقدر از خودمان داستان درآوردیم
به بازی‌اش نگرفتند و ما چه بازی ها
برای این سر بی‌خانمان درآوردیم
و آب‌های جهان تا از آسیاب افتاد
قلم به دست شدیم و زبان درآوردیم

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ن. علمی نیک